ساعت چهار بود که از اصفهان به سمت مرز چزابه حرکت کردیم.اذان صبح به مرز رسیدیم.وقتی که از مرز رد شدیم در یک چادر ها ایستادیم.سپس شوهر عمه ی من تا ساعت 10به دنبال ماشین برای رفتن به نجف بودند.سپس به لطف خدا یک ماشین حاضر شد که مارا به نجف ببرد.بعد از 12ساعت به نجف رسیدیم.در مسجد امام علی که مرقد آیت الله حکیم بودساکن شدیم.درحیاط خوابیدیم.سحر می خواستیم که در ساختمان بخوابیم.یک روز بعد ساعت 8صبح به سمت کربلا راه افتادیم.پس از یک روز پیاده روی یکی از هم سفری هایمان مریض شد. دو روز ما در یک موکب ساکن شدیم.بعد با ماشین به عمود1340رفتیم ظهر ماندیم و شب راه افتادیم.12شب به کربلا رسیدیم.درموکبی که مال طالخونچه ی اصفهان بود ساکن شدیم.پس از نیم ساعت به سمت حرم راه افتادیم.به حرم حضرت ابولفضل رفتم . یک دفعه یک ایرانی مرا بغل کرد و به ذریح رساند. باهم به سمت حرم امام حسین راه افتادیم وهمان جاهم مرا بغل کردو به ذریح رساند. بعد خودم تا اذان صبح درحرم ماندم ونمازم را خواندم و به سمت موکب راه افتادیم.سپس صبح را در موکب ماندیم.برای اذان ظهر به حرم رفتم نمازم را خواندم .شب راه افتادیم به سمت مرز مهران.روز بعد رسیدیم.