فارسی 98/10/19

اقای مجیدی بعد از وارد شدن به کلاس با چهری عصبانی به روی صندلی نشستند و گفتند:( تکلیف هارا روی میز بگذارید تا من بیایم و ببینم ) . تکلیف ها یمان این بود که ما بایدشعر گل و گل را حفظ میکردیم و نقش دستوری کلمه ها در شعر هایی که به ما واگذار شده بودند را مشخص میکردیم .
اقای مجیدی بعد از دیدن تکلیف کتبی از یک عده ای خاص در اول امتحان شفاهی شعر را گرفت انهای که بلد بودند که هیچی اما انانی که بلد نبودند یا در کلاس حفظ کرده بودند. و بعد اقای مجیدی اسماعیلی و مهدی پور را بیرون فرستادند به دلیل اینکه در این جلسه هیچ کدام از تکلیف ها را ننوشته بودند . و بعد ایشان گفتند اینهایی که اسمشان را میخوانم باید کتاب اضافه خیلی سبز بگیرند وانرا حل کنند .و بعد اقای مجیدی شروع به امتحان گرفتن از افراد عادی کلاس شدند . وقتی اقای مجیدی کسی را صدا میزدند بقیه سعی میکردند که در وسط خواندن ان فرد پارازیت بیندازند تا ان فرد نتواند به درستی شعر را بخواند . بعد از تمام شدن پرسش شفاهی اقای مجیدی یک تکلیف دادند و بعد سوت زده شد .

تکلیف: 1انانی که تکلیف جلسه ی قبلشان کامل نبود باید کامل کنند . 2 نوشتن نوشتن صفه ی 95

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا