به نام خدا
امروز اقای حاجی احمدی صفحاتی را که از فبل تکلیف داشتیم را دیدند ونمره گذاشتند سپس ان صفحات که صفحات۶۶و۶۷و۶۹و۷۰ را درستش را به ما گفتندو به ما یاد دادند بعد از ان صفحه ۶۸ را اقای حاجی احمدی میگفتند و ماترار میکردیم بعد از ان هم چند تا از بچه از جمله خودم چند تا از چند ایه را خواندیم
اقای حاجی احمدی میخواستند چیزی بگویند در ابتدا گفتند که هر کی میخواد بگه من نمیخوام انجام بدم چون ما نمیدانستیم چیز خوبیست یا مثلا تکلیف ینگینی می خواهند بدهند من و محققیان و یزدانی گفتیم انجام نمیدهیم بعد اقای حاجی احمدی گفتند که جلسه ی بعد همه غیر از این ۳ تا یک چش بند بیارند و ما هم دلمان سوخت چون لابد چیز خوبی بود ولی در اخر توانستیم که راضیشان کنیم که ما هم بیاوریم و تکلیفمان هم این شد که جلسه ی بعد هم یک چشبند بیاورند
تامام?