اجتماعی ۱۷

  •  آقای کنارکوهی بعد از ورود به کلاس تا جایی که کامل دانش آموزان در جای خود پشت میز معلم نشستن و کمی سکوت کردن سپس از نماینده  کلاس درخواست کرد که کتاب های اجتماعی را ببیند تاکسی در دفتر خود نقاشی نکرده باشد زمانی که نماینده کتاب های بچه ها را می دید معلم از نفری رو به رویش نشسته بود خواست با خودکار مشکی و پاک کن به خود بدهد بعد از آنکه نماینده کتابهای بچه ها رادی و خوشبختانه کسی در دفتر خود نقاشی نکشیده بود معلم می خواست به کسی بگوید که درس را بخواند ولی چند نفر اعتراض خود را به آنچه که تا به حال از روی درس نخوانده اند و بعضی بیش از چند دفعه از روی کتاب خواندن بیان کردن معلم پس از نگاهی به دفتر خود اسامی کسانی که تا بحال نخوانده اند را نام برد و گفت من همه چیز را در دفتر خود یادداشت می کنم حتی این که چه کسی در چه روزی سوالی پرسیده است سپس به یکی از دانش آموزانی که تا به حال از روی درس نخوانده بود گفت تا از روی درس جدید بخواند آقای موقع درس دادن سوالاتی مربوط به درس میگویند تا ما در کتاب خود بنویسیم  دانش آموز شروع به خواندن کرد درس مربوط به قانون اساسی بود و پس از خواندن کلمه اول آقای کنارکوهی گفت بسم الله الرحمن الرحیم سوال.  دانش آموز دوباره شروع به خواندن کرد تا  به بخشی از کتاب که فصل سوم قانون اساسی حقوق ملت است رسید اصل ۳۰ چنین نوشته بود دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش را رایگان برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد  خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. همان لحظه ناگهان کسی پرسید آقای کنارکوهی پس چرا ما امسال چندین ملیون به مدرسه دادیم  سپس آقای کنارکوهی توضیح داد که در جاهای مختلف دنیا و همچنین ایران قانون ها و وظایفی هست که کسی از آنها باخبر نیست و حتی از وجود آنها مطلع نیست برای همین رعایت نمی شود و این حق شماست که نه تنها در این مدرسه بلکه در مدرسه های دیگر به صورت رایگان تحصیل کنید و برای ما داستانی از پیامبر تعریف کرد گفت روزی پیامبر به بازار رفته بود و دی یار خودش خرما می فروشد خرما دارد یکی یک دونه و دیگری دو دینار پیامبر گفت خداوند خرماها را بر روی درخت دو دسته تقسیم کرده که یکی خوب باشد و دیگری بد آنها را مخلوط کرد و گفت حال آنها را به یک و نیم دینار فروش. دولت آمده و بچه ها را به چند دسته تقسیم کرده مثلاً تیزهوشان نیان کند هوشانیان و…. حالا کسی باید بیاید و آنها را مخلوط کند سپس  به دانش آموز دیگری که تا به حال نخوانده بود گفت که بخواند او هم خواند کتاب سرفصل جدید یعنی قوه مقننه رسید آقای کنارکوهی چندسوال گفتناگهان گفت چه کسی می تواند جواب سوال ۲ را بدهد کسی دست گرفت و جواب درست داد مثبت داد بقیه اعتراض کردند که این سوال را حتی بود و ما هم می توانستیم آن را حل کنیم سوال ۲این بودکه قوه مقننه از چه بخش هایی تشکیل شدهجواب سوال ۲ نیزاین بود که مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبانسپس دانش آموزی که داشت می خواند کل درس را خواندآقای کنارکوهی تکلیف ها را گفتکلاس تمام شد

۸ دیدگاه دربارهٔ «اجتماعی ۱۷»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا