اجتماعی98/11/18

اقای کنار کوهی وارد کلاس شدند.به همه سلام کردندوگفتند:(همه20 دقیقه کتاب رابخوانندتاامتحان را بگیرم،هیچ کس هم حرف نمی زند،حتی اگربخواهید از هم دیگر سوال بپرسید).همه ی کلاس شروع به خواندن کردند و هیچ کس حرف نمی رد).ولی بعضی ها می خواستند سوال ببپرسند اما اقای کنار کوهی میگفتند:( هیچ کس حرف نزد وبخواند). ناگهان timer گوشی اقای کنارکوهی زنگ زد. اقای کنارکوهی گفتند:(همه کتاب ها را ببندید و جمع کنید).بعدکه کل کلاس کتاب هایشان را جمع کردند، اقای کنارر کوهی برگه ها امتحانی رادادند وگفتند:(هیچ کس با اتد یا مداد ننویسد، فقط با خودکار بنویسید،رنگ خودکار ها هم قرمز وسبز نباشد، رنگ خودکار ها فقط ابی یا سیاه باشد).بعداز چند دقیقه اقای کنار کوهی به ما گفتند:(الآن می ایم تا ببینم چه کسانی بالای برگه امتحانی  اسمشان را ننوشته اند).تا اقای کنار کوهی این را گفتند، یکدفعه من فهمیدم که دارم با مداد می نویسم. البته کل کلاس هم شروع کردند به نوشتن اسمشان بالای برگه.من هم مطالبی را که با مداد نوشته بودم، روی ان ها خودکار بکشم. بعد از یک مدت دوباره timer گوشه اقای کنار کوهی زنگ خورد.  وامتحان تمام شد.((البته اول ازامتحان اقای کنار کوهی به ما گفتند که زمان امتحان 15 دقیقه است)) وقتی ما برگه ها راتحویل دادیم، اقای کنار کوهی به چند نفر از ما ها گفتند:(تکالیفی که جلسه ی گذشته دادم را ببینید وکسانی که کامل وناقص هستند را به من گزارش دهید). بعد از نشان دادن تکالیف، اقای کنار کوهی به دونفر که تحقیق داده بودند((اقای صیاد زاده و اقای اسدی)) گفتند:( بیایید وتحقیق هارا بخوانید).اول اقای صیاد زاده بود که تحقیقش را ازروی یه کتاب خواند. بعد هم اقای اسدی بود که مطالب راخوب نگفت واقای کنار کوهی گفتند:(برایت نوشتم تا تحقیقت را هفته ی بعد بیاوری). فکر کنم یک نفر دیگر هم تحقیق داشت، اما غایب بود. 2نفر ان روز غایب بودند. اسامی ان دونفر(( اقای ریاحی و اقای زمانیان)) است. اقای کنار کوهی ازما پرسیدند:(چه ساعتی صوت رامیزنند؟). چند نفر هم جواب دادند:(ساعت 11و45 دقیقه صوت را می زنند). ساعت کلاس ما کمی جلو بود وساعت گوشی اقای کنار کوهی هم جلوبود.اقای کنار کوهی فکر کردند که زنگ خورده است واجازه دادند برویم بیرون.وقتی که خواستیم ازکلاس بیرون برویم اقای مجیدی را دیدیم که گفتند:(هنوز زنگ نخورده است).اقای کنار کوهی هم گفتند:(من فکر کردم زنگ خورده است وساعت گوشی وکلاس هم روی 11و45 دقیقه است).اقای مجیدی هم گفتند ساعت کلاس وساعت گوشی شما جلو است و 2دقیقه ی دیگر زنگ می خورد). 2 دقیقه ی بعد زنگ خورد وهمه ازکلاس بیرون رفتند.

 

                                                                                                                                                                                               پایان

۱ دیدگاه دربارهٔ «اجتماعی98/11/18»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا