اردوی شنبه 3 اسفند

در اردوی پیست اسکی اول درمدرسه نکات آنجا را گفتند و وارد اتوبوس شدیم و تا آخر مسیر کلاس مسوولیت مافیا بازی کردیم و خوب بود وارد پیست که شدیم دوباره مسوول آنجا نکات را مجدد گفتند و در صف برای گرفتن کفش ووسایل اسکی ماندیم من تعجب کرده بودم  که همه تعجب کردند که اینها خیلی سنگین است که از جمله کفش هایش خلاصه به سوی پیست رفتیم و با مربیان آموزش دیدیم که بر عمود بر شیب بالا برویم و پس از حدود نیم ساعت یاد گرفتیم اما بازهم مدام هر نفرمان افتادیم که حتی معلم هایمان هم افتادند و بعضی هایشان رفتند به زود و بعضی هاهم زیاد کار نکردند اما همین طور دیگر برایما نعادی شد و بازی کردیم و مسابقه هم کردیم اما خلاصه ارزشش را داشت و بعد خسته بالا رفتیم و وسایل را هم تحویل دادیم و با خیال راحت و باآرامش وارد اتوبوس شدیم و مافیا را دوباره شروع کردیم و بعد هم به یک رستوران رفتیم وهمه هم از گشنگی هر چیزی بود را تمام کردیم و من با کلاس نهم هم کمی خوش گذرانی کردیم  سپس وارد یک حوضه شدیم و آنجا برف بازی هم رفتیم که باز هم اینجا خوش گذشت و نماز را هم خواندیم و سوار اتوبوس شدیم اما باز هم شروع به مافیا کردیم اما این دفعه با همه ی کلاس ها بازی کردیم و بعضی هاهم خیلی زرنگ و درغگو بودند اما وقتی که رسیدیم به اصفهان همه خسته بودیم و سریع هم همه به خانه رفتیم

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا