درس نگارش روز چهارشنبه1آبان

به نام خداوند مهربون

با سلام.امروز با گزارش یکی از کلاس های درس نگارش در خدمت شما هستم.سر کلاس نشسته بودیم که دیدیم آقای اخوان به کلاس آمد.ما چون در آن زنگ نگارش داشتیم کمی تعجب کردیم.طولی نکشید که فهمیدیم آقای قربانی هنوز نیامده اند.آقای اخوان از ما سوال پرسید که چه کار بکنیم؟یکی از بچه ها به شوخی گفت که بازی (هپ) را بکنیم.آقای اخوان قبول کرد و همه بازی کردیم.طولی نکشید که آقای قربانی به کلاس آمدند.از آنجا بود که درس اصلی مان شروع شد.آقای قربانی درباره فکر کردن در تنهایی صحبت کردند.گفتند که ما وقتی فکر می‌کنیم در آخر از جایی سر در می‌آوریم که ربطی به موضوع اولیه ندارد.سپس بازی کردیم.بازی اینگونه بود که هر یک از بچه ها باید کلمه‌ای می‌گفت که به کلمه قبلی ربط داشته باشد.اول از جنگ شروع کردیم و آخر با گل و گیاه تمام کردیم.سپس معلم متنی گفت که ما باید آن را ادامه می‌دادیم.در حال خواندن انشاهایمان بودیم که زنگ مدرسه به صدا در آمد.تا مستند بعدی خدانگهدار

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا