شهیدان زندهاند
پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه میگفت: یکیشان آمد به خوابم و گفت: جنازهی من رو فعلاً تحویل خانواده¬ام ندید! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدامیک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازهها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. اینبار فوراً اسمشو پرسیدم. گفت: امیرناصر سلیمانی. از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازهها. روی سینه یکی¬شان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی». بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانوادهاش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره.
شهید امیرناصر سلیمانی
قرآن کریم
و به کسانی که در راه خدا کشته میشوند، مرده نگویید بلکه آنها زندهاند؛ امّا شما درک نمیکنید!
رهبر
عراقیها گشته بودند پیداش کرده بودند. آورده بودنش جلوی دوربین برای مصاحبه. قد و قوارهاش، صورت بدون مویش، صدای بچهگانهاش، همه چیز جور بود. همان که عراقیها میخواستند.
ازش پرسیدند: قبل از اینکه بیایی جنگ، چه کار میکردی؟
گفت: «درس میخوندم.»
گفتند: کی تو را به زور فرستاده جبهه؟
گفت: «چی دارید میگید؟!! قبول نمیکردند بیام جبهه. خودم به زور اومدم، با گریه و التماس.»
گفتند: اگر صدام آزادت کنه، چه کار میکنی؟
گفت: «ما رهبر داریم؛ هر چی رهبرمون بگه.»
فقط همین دو تا سؤال را پرسیده بودند که یک نفر گفت: «کات!» با جوابهایش نقشۀ عراقیها رو به آب داد.
شهید گمنام
کتاب دانشآموز، مجموعه آسمان مال آنهاست، مهدی قزلی، ص49
امام علی علیه السلام
در مورد حق ولیّ امر و رهبر جامعه به پیروانش میفرماید: «حق او این است که در بیعت با او وفادار باشید و هرگاه فرمان داد، اطاعت کنید.»
نهجالبلاغه، خطبه34