امروز ما زنگ اول زندگی داشتیم ،اقای اخوان وارد کلاس شد و ما همه از جا برخاستیم بعد اقای اخوان مشق های جلسه ی پیش را دیدو بعد در مورد مشق هایی باید جلسه ی پیش در سایت مینوشتیم بحث کردیم.اقای اخوان برای مان انیمیشنی گذاشت واز ما خواست تا ان را با دقت نگاه کنیم و بعد باید چیزی که از ان فهمیده بودیم را می نوشتیم که ان زنگ به من و بچه ها خیلی خوش گذشت. دوباره ما زنگ یکی مانده به اخر زندگی داشتیم،در ان زنگ وقتی اقای اخوان وارد کلاس شد برگه هایی بر دست داشت که بعد برای ما توضیح داد که این برگه ها به ۳۰ قسمت دسته بندی شده است که ما باید مشکلات مدرسه را در ان بنویسیم و بعد باید مشکلاتی را که خودمان متوانیم حل کنیم را با مشکلاتی که با کمک بزرگتر ها میتوانیم حل کنیم و مشکلاتی که بزرگ تر ها باید حل کنند را دسته بندی کنیم وما این .کار را انجام دادیم
۳ دیدگاه دربارهٔ «زندگی ۱۵ مهر»
دیدگاه خود را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
در مورد انیمیشن اگر توضیح مختصری میدادی که چی بود و چه ربطی به درس داشت خیلی عالی میشد
بهتر بود متن را با نام خدا آغاز می کردی.
جملات اول متنت همیشه اتفاق میفتند پس لزومی نداره که اونارو بنویسی