زنگ هنر۸آبان

آقا وارد کلاس شدند. بچه ها دیگر سر و صدا نمی کردند.???گفتند.چه کسانی مشق هایشان را ننوشتند. بعد یکی یکی آمدند و تکلیف هارا دیدند. بچه ها خیلی سر و صدا می کردند. گفتند دیگر کلاس را ادامه نمیدهیم، بچه به ببخشید گفتن افتادند. آقا هم بخشیدند. ولی گفتند دیگر مشق هارا نمی بینم.بعد گفتند یکی بیاید و اینجا  با ایستد. و بچه ها از رویش  شکلش را بکشید دوستم بعد از۱۵ دقیقه خسته شد و روی زمین افتاد. بچه ها دیگر نکشیدند. بعد آقا به یک کسی گفت که بلند شود و بگوید فرق درست کشیدن با زیبا کشیدن را بگه دوستم کامل جواب داد. آقا رفت و تکلیف های بقیه را دید و بعد سووووووووووووووووووووووووووووووووووت

۱ دیدگاه دربارهٔ «زنگ هنر۸آبان»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا