امروز اقای شیرنشان نبودند و معلم دیگری بر سر کلاس امد ،ایشان در ابتدا گفتند که من همین یک جلسه را بجای اقای شیر نشان امده ام بعد شروع کردند و درباره ی دین اسلام سخن گفتند مثلاً میگفتند که دین اسلام از دو هزار سال پیش وجود داشته است ودربارهاحادیث گفتند که یکی از انها سخن امام علی(ع)بود که میگفتند عجب از انسانی که با تکه ای گوشت سخن میگوید و با تکه ای چربی میبیند وبا تکه ای استخوان میشنود،ایشان میگفتند که حجاب از دوران کوروش کبیر وجود داشته و مثال زدند که کوروش کبیر در ان موقع دستور داده است که پله ها را کوتاه بسازند که وقتی مردی پشت سر خانمی حرکت میکند مچ پای ان خانم پیدا نشود و ما در مورد این موضوع ها تا اخر زنگ بحث کردیم