کربلا ی معلا قسمت3 محمد صیادزاده

همان شببه حرم رفتیم و یک ساعت انجا بودیم. حوالی ساعت دو و سی دقیقه به خانه برگشتیم  و خوابیدیم صبح روز بعد صبحانه ی مختصری نوش جان کردیم و به استراحت

پرداختیم . ان مرد عراقی 2 پسر داشت اولی کاظم که پنج ساله بود و بعدی ایلیا کاظم عینکی و کم حرف بود و ایلیا بسیار شر و شلوغ بود نهار استامبلی بود البته به نوع عراقی .

حدود ساعت هشت با تاکسی به حرم رفتیم تا دیداری تازه کنیم به علت بین که دفعه ی پیش به حرم امام حسین رفته بودیم این بار به حرم حضرت عباس و بعد به حرم

امام حسین رفتیم .به خانه رفتیم و وسایل خود را جمع کردیم و بعد با  یک ون تا مرز رفتیم .پس ازکلی پیاده روی در افتاب سوزان سوار بر ماشین خود به سمت اصفهان حرکت

کردیم

۱ دیدگاه دربارهٔ «کربلا ی معلا قسمت3 محمد صیادزاده»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا