امروز اقای صیاد زاده نیامده بود و برای همین بچه ها در کلاس حرف میزدند و بازی میکردند چند دقیقه گذشت . مادر یکی از بچه ها امد صدای بچه ها خاموش شد . اقای اخوان امد ماتعجب کردیم وبه او گفتیم مگر شما معلم فیزیک هستید . او گفت اقای صیاد زاده نیستند بنا بر این من معلم شما هستم کتاب را باز کرد و ازما پرسید که کدام فصل هستید ماهم جواب را دادیم وبه او گفتیم که فصل اندازه گیری هستیم . ودر همین حال زنگ به صدادر امد
۲ دیدگاه دربارهٔ «فیزیک 1398/7/18»
دیدگاه خود را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
این یکی را که من بودم؛ اینکه بنویسی “ازما پرسید که کدام فصل هستید ماهم جواب را دادیم وبه او گفتیم که فصل اندازه گیری هستیم . ودر همین حال زنگ به صدادر امد” به نظرت درسته؟
به نضر من زیاد خوب نبود باید کامل تر واضح تر می نوشتی