نام نویسنده: علیرضا حبیب اللهیان

هندسه دوشنبه 20-8-98

به نام خدا 

 

اقای قزوینی وارد کلاس شدند وگفتند که در گروه هندسه ی همت عضو بشوید در پیام رسان بله بعد هم خبر امتحان هفتهی اینده را دادند کتا اخر همان جایی است که خواندید یعنی زاویه ها .

سپس بچه ها شروع به سر وصدا کردند که بعد هم ارام شدند رفتیم سر درس .اول به من گفتند که بیا و مسیله را حل کن پس از من چند نفر دیر هم امدند و سوال حل کردند .وقتی سوال ها تمام شد اقای قزوینی به احسان پور که فنیار کلاس است گفتند که برود اسپیکر را بیاورد اما اسپیکر خراب بود برای همین نتوانستیم فیلم هندسه که اقای قزوینی هر هفته می گذارند را ببینیم .

دوباره بچه ها شروع به شلوغ کردن و مزه پراندن کردند که کاری از دست اقای قزوینی بر نمی امد همان طور که بچه ها شلوغ می کردند اقای قزوینی برای امتحان توضیح دادند و کمی هم رفتیم سر فصل بعد که درباره ی تبدیلات هندسه بود.

 

 

 

 

هندسه دوشنبه 11-9-98

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به نام خدا

امروز روز هیجانی انگیزی بود چون هم کارنامه ها را می دادند وهم جواب های امتحان هندسه . همه ی بچه ها دور اقا بودند که بفهمند امتحانشان را چه کار کردند امتحان از 5 نمره بود.اقای قزوینی تک تک برگه ها را به بچه ها دادند که خیلی ها ناراضی وخیلی ها هم اعتراز داشتند بعد اقای قزوینی یکی یکی سوال ها را حل کردند بعضی از اعتراز ها تمام شد . اقای قزوینی تذکری جدی به انهایی که نمره ی پایین تر از 3 اوردن دادندوکمی هم توضیح دادند مثلا گفتند باید سوال های بیشتری انجام دهند یا ار در همین وعض باشند برایشان درس خواند سخت میشود و نمره ی پاین ترم هم کم می شود.بعد رفتیم سر مشق ها که باید صفحاتی از جویا مجد می نوشتیم که 9نفر از 18 نفر یعنی نصف کلاس نیاورده بودند

بعد هم زنگ خورد زنگ اخر هم کارنامه ها را دادند. 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هندسه دوشنبه 98.8.13

بنام خدا

اقای قزوینی وارد کلاس شدند کلاس خیلی به خاطر مانی شلوغ بود و همه از اقای قزوینی مانی می خواستند پس از چند دقیقه کلاس آرام شد .اقای قزوینی گفتند :نظر شما درباره ی مانی،که اقای صیاد زاده صبح درباره ی ان گفتند:این مانی ها برگ هایی مثل پول هستند .که امروز به صورت ازمایشی می خواهیم ان را به خاطر هر کار خوب شخصی به ان مانی بدهیم .یکی یکی بچه ها به ترتیب گفتند .بیشتر کلاس گفت نا عادلانه بود .بعد از نظر ها به سراغ کتاب رفتیم اقای قزوینی گفتند:دو به دو بشوید و با هم صفحه ی 47 را که راجع به زاویه ها بود را حل کنید بعد از اینکه همه حل کردن هرسوالی را یکی حل کرد پا تخته که بعضی از ان ها تکراری بود مثل زاویه ی متقابل به راس یا در کتاب درسی پارسال بود به سوال اخر که رسیدیم زنگ خورد و همه به دنبال مانی رفتند.

درس پیام ها شنبه 98.8.4

به نام خدا

اقای فهامی وارد شدند و از بجه ها پرسیدند که جلسه ی پیش چه کار هایی کردیم یکی از بچه ها دست گرفت وگفت:ما درباره ی جن حرفزدیم و… .

در جلسه ی پیش بچه ها به صورت گروهی  چند سوالی در باره ی جن نوشته بودند مثل جن با آدم خوب است یا بد؟.

ما شش گروه بودیم که به هر گروه اقای فهامی یک کتاب در باره ی جن و دیو به ما دادند وگفتند:جواب های سوالات خود را از کتاب در بیاورید و بنویسید .

همه ی گروه ها تک تک امدند و سوال را می خواندند وجواب می دادند که بعضی از سوال ها نیاز به توضیح داشت که اقا ی فهامی برایمان توضیح دادند

و به نظر من اقای فهامی می خواستند بگویند:که جن هیچ ترسی ندارد واین مثال راهم گفتند تا ما بفهمیم:اگر در قفس شیر را باز نکنیم کاری با ما ندارد اما اگر در را باز کنیم اومارا می خورد . برای این مطلب یک داستان هم گفتند . وبعد زنگ مدرسه یعنی سوت مدرسه به صدا امد.

پیام ها 98/7/14

به نام خدا .معلم وارد کلاس شد اول معلم درباره ی شنبه هایی که پیام ها داریم گفتند سی دقیقه ی اول متعلق به شما است و می توانید در کلاس کلیپ مرتبط بادرس بگذارید و درباره ی ان حرف بزنید یا کتاب بخوانیم و… .معلم بر روی تخته معیت را نوشت و گفت ای به چه معنا است؟هیچ کس نمی دانست برای همین خود معلم معنی معیت را اینگونه گفت این کلمه یعنی خدا همراه ماست و همه ی کار های ما را می بیند بعد پرسیدند چه ایه ای به این کلمه ربط داشت یکی از بچه ها این ایه را بیان کرد (وهو معکم این ما کنتم)او با شما است.معلم گفت کتاب را باز کنید ودرس را یک نفر بخواند یکی شروع به خواندن کرد درس درباره ی وجود خدا بود و وقتی ان را تمام کرد زنگ به صدا درامد.

پیمایش به بالا