نام نویسنده: امین شیرانی

تاریخ 24 بهمن

سلام
امروز آقای نوری نیامدند و آقای اخوان به جای آقای نوری آمدند
و معلوم بود که قبلا با آقای نوری هماهنگ کرده بودند که چکار کنند و برای همین سریع به ما پنج دقیقه وقت دادند که برای امتحان تاریخ آماده شویم امتحان از هشت نمره بود و چهار سوال داشت و به دلیل سوال های آسان اکثر بچه ها نمره ی خوبی داشتند بعد فیلمی درباره ی اختلاف طبقاتی گذاشتند که در زمان خوشک سالی طبقه بزرگان راحت بودند ولی طبقه ی عامه ی مردم گرسنگی می کشیدند و سخت زندگی می کردند تا اینکه فردی به نام مزدک از بین مردم به پا خواست تا برای مردم نان و آبی دست و پا کند از آن پس مردم به تدریج طرفدار او شدند و طرفدارانش بسیار زیاد شد مزک با شاه در ارتباط بود تا برای مردم راحتی بیاورد
مشقی نداشتیم

تاریخ 17 بهمن

سلام
در درس تاریخ اول آقای نوری آمدند و همان موقع گغتند برگه ها روی میز همه ی بچه ها شوکه شدند و بحث شروع شد که چرا نگفتید امتحان داریم چند دقیقه این بحث طول کشید تاینکه آخرش آقای نوری راضی شدند چند دقیقه ما درس بخوانیم و بعد هم از چند نفر امتحان شفاهی بگیرند بعد از خواندن چند دقیقه ای از درس 21 که راجع به خوانواده و اختلاف طبقاتی و شهر نشینی در ایران باستان بود آقای نوری چند نفر را صدا زدند و سوالتی را از آنها می پرسد
بعد از امتحان ادامه ی درس را شوع کردیم به خواندن ادامه ی در س21 ؛
درس 21 که راجع به خوانواده و اختلاف طبقاتی و شهر نشینی در ایران باستان بود در درس 21 داستانی بود راجع به بزرگمهر یا بوذرجمهر
و مشق این هفته هم برای هفته ی دیگر این بود که درس 21 را بخوانیم و برای امتحان کتبی آماده باشیم .

تاریخ10 بهمن

سلام
در درس تاریخ ما اول یک مروری بر گفته های قبل درس کردیم
بعد با بسیاری مکافات توانستیم فیلم مورد نظر آقا را روی پرژکتور نمایش بدهیم
فیلم درباره زمان مادها بود که در آن زمان به علت خوش رفتاری مردی به نام دیاکو یا دهیوک سران قبایل ماد تصمیم گرفتند او را به عنوان پادشاه خود انتخاب کنند و حکمت تشکیل بدهن . آشوری ها دائمن به ماد ها حمله میکردند و آنها را غارت می کردند تا اینکه روزی دیاکو تصمیم گرفت با آشوری ها بجنگد البته این جنگ ها با شکست دیاکو پیش میرفت تا اینکه دیاکو مُرد و پسرش به جای او به قدرت رسید پسرش سپاهی قدرتمند از مردان قوی ماد درست کردو به جنگ آشوری ها رفت . بعد پسر دیاکو در جنگی با لیدی دید که کسوف یا خورشید گرفتگی اتفاق افتاده است پیشگویان لیدی و پیشگویان ماد پیشگویی کردند که خورشید از جنگشان خشمگین شده است و به همین دلیل کسوف باعث صلح میان دو کشور شد . بعد نوه ی دیاکو به قدرت رسید او پادشاهی ضالم بود راه پدارانش را ادمه نداد و درهمان زمان کوروش قصد شورش بر اعلیه نوه ی دیاکو را داشت .

فارسی 21 دی

سلام
این جلسه اولین جلسه بعد از امتحانات بود
آقای مجیدی نمرات برگه ها را نوشته بودند و فقت می خواستند جلوی ما جمع آنها را بزنند
بعد از این کار برگه ی هر نفر را به خودش دادند تا اگر که برگه اش مشکلی دارد آن را درست کنند
نمره ی برگه از 10 بود و این نمره با نمره ی مستمر و روخوانی که در امتحان گرفتند جمع میشود و بعد هم در کارنامه گذاشته می شود
بعضی از نمره ها تاریخ ادبیات و معنی کلمات و معنی شعر و نثر و درک متن و … است .
بالاترین نمره ی کلاس ما 9/5 بود و اکثر بچه ها نمره ی امتحان روخوانی شفاهی را کامل گرفته بودند

فارسی 23 آذر

سلام
آقای مجیدی بعد از وارد شدن به علت طولانی بودن درس و طولانی بودن مطالب مسابقه ی روخوانی را برگزار کردند
ما باید درس ششم ( قلب کوچکم را به چه کسی بدهم ؟ ) را برای آقای مجیدی آماده میکردیم
بعد از خوادن متن و نمره گزاری به دانش های زبانی و ادبی صفحه ی 55 رفتیم وآقای مجیدی راجع به آرایه ی تکرار حرف زدند
آرایه ی تکرار آرایه ای است که درمتن به صورت تکرار کلمات ضاهر میشود مثل تمام تمام این قلب کوچولوی کوچولو را ، مثل یک خانه ی قشنگ کوچولو به کسی بدهم که خیلی خیلی دوستش دارم
در این جمله آرایه ی تکرار به خوبی نمایان شده است
نکته ی بعدی قسمتی از جمله به نام مفعول است
مفعول چیزی است که روی آن کار انجام شده و به چند صورت میتوان آن را تشخیص داد
1- « را » البته این نشانه زیاد درست نیست مثل وقتی که میگویند ( لقمان را گفتند: ادب از که آموختی ) در این جمله لقمان مفعول نیست چون در اینجا را به معنای به است و مفعول ادب است چون یک را پنهان شده است
2- باید از فعل به پرسیم چه جیزی را ؟ و چه کسی را ؟ با کمکم این راه به وجود مفعول پی میبریم

فارسی 16 آذر

سلام
ما ناگهان شکه شدیم به جای آقای مجیدی آقای قربانی آمدند
قرار بود آن روز مسابقه ی روخوانی داشته باشیم . اول بچه ها فکر کردند آقای قربانی از قضیه ی مسابقه چیزی نمیدانند برای همین بچه ها سعی کردند کاری کنند که آقای قربانی متوجه نشود امروز مسابقه داریم ولی بعد آقای قربانی آنها را ضایع کرد و گفت که من در قبل از این جلسه با آقای مجیدی درس های امروز را چک کردم . همی بچه ها هیچ حرفی نزدند . آقای قربانی گفتند کتاب هایتان را باز کنید و ایشان شروع کردند به پرسیدن مسابقه ی روخوانی .
بعد از این که هر فرد قسمت خودش را میخواند آقای قربانی برای هرکدام در دفتر آقای مجید ینمره ای مگذاشت البته به جای نمره A B C D می گذاشتند تا آقای مجیدی خودشان راجع به نمره ی آن تصمیم بگیرند .

فارسی۱۱آذر

سلام
در درس فارسی به دلیل نیامدن آقای مجیدی ، آقای قربانی آمدند اول مشق های همه ی بچه هارا چک کردند . مشق ما این بود که معنی شعر توفیق ادب را باید مینوشتیم و برای روز دوشنبه می آوردیم بعد هم خودشان شروع کردند به گفتن معنی کلمات شعربا بهاری که میرسد از راه را گفتند تا بیت چهار این شعر را هم معنی کردند و بعد هم مسعو لانه پهن کردن سفره ها در آن روز رفتند و سفره را آوردند تا صبحانه ی کلاسی بخوریم و بعد هم آقای خطیبی فرد کتابی از انتشارات مچ آلبوم معرفی کردند

فارسی ۴ آذر

سلام
در درس فارسی امروز بهدلیل دیرآمدن آقای اخوان آقای مجیدی آمدند و کلاس فارسی را برگزار کردند . بعضی از بچه ها اعتراض کردند چون شعر را حقظ نکرده بودند و پیخواستند تا زنگ سوم حقظ کنند . ولی آقای مجیدی کوتاه نیامد و شعر را پرسید اکثر بچه ها بلد بودند . شعر از مثنوی مولوی بود . ودربارهی ما و خدا بود . بعد از پرسیدن شعر به سراغ نوشتن درس رفتیم که قرار بود آن را بنویسیم . و از تعداد کمی از بچه ها پرسیدند . بعد هم امتحان ها را به ما پس دادند و مشق را هم‌ روی تخته نوشتند و بعضی از بچه ها اعتراض کردند ولی آقای مجیدی گفتند اعتراض ها برای روزی دیگر و بعد هم خودشان به صورت گفتاری جواب های امتحان ها را گفتند .
در آخر سر هم صبحانه ی کلاسی خوردیم .

فارسی ۶ آبان

سلام
در درس فارسی به دلیل داشتن امتحان سریع به سراغ درس رفتیم. قرار بود که بچه ها برای درس چشمه ی معرفت آماده ی مسابقه ی روخوانی باشند. آقای مجیدی تک‌ تک به طور طصادفی بچه ها را صدا زدند و هر کدام از آخر متن نفر قبلی شروع میکردیم. درس چشمه ی معرفت کلمات سخت و پیچیده و به هم پیوسته ای داشت و اکثر بچه ها با مشکل مواجه بودند. بعد از روخوانی آقای مجیدی برگه ها ی امتحان را بین بچه ها پخش کردند.
امتحان راجع به تاریخ ادبیات بود که باید درباره ی پنج شاعر که نام هایشان نظامی گنجوی ، قیصر امین پور ، سعدی ، شیخ محمود شبستری ، خواجه اعبدلله انصاری بود که به جز شیخ محمود شبستری که یک کتاب داشت برای بقیه ی آنها دو کتاب و زندگی نامه ی آنهارا مینوشتیم همچنین این اطلاعالت را باید از آخر کتاب درسی بدست می آوردیم. خداحافظ

فارسی ۴ آبان

سلام
در درس فارسی جلسه ی قبل قرار بود گروهی تقسیم شویم
و روزنامه دیواری در مورد یکی از شاعر های زیر تحقیق کنیم.
سعدی ، نظامی گنجوی ، شیخ محمود شبستری ، خواجه اعبدلله انصاری ، قیصر امین پور هر گروه باید به ای گونه تحقیق میکرد که یک نفر مسعول تحقیق درباره ی آثار تاریخی به جامانده از آن فرد چیست . یک نفر باید درباره ی زندگی نامه ی آن فرد تحقیق کند
یک نفر باید درباره ی آن که در زمان حال و امروز ما چه از این شاعر میدانیم . یکی هم چکیده ای از تمام نوشته های دیگران تهیه
می کرد. در آن روز باید به صورت یک روزنامه دیواری کار را تحویل می دادند آقای مجیدی هم آهنگی ملایم گذاشته بودند.

فارسی ۱۳ آبان

سلام
در درس فارسی طبق روال همیشگی پرسش کلاسی داشتیم.
پرسش کلاسی از فعالیت نوشتن درس چشمه ی معرفت بود که یکی از سوالات آن بیت سعدی بود که باید مینوشتیم با کدام قسمت از درس ارتباط دارد. بعد از آن آقای مجیدی راجع به هم جانواده ها حرف زدند که مشود باری بهتر مفهوم کلمه از هم خانواده ی آن کمک گرفت مثلاً کلمه ی اعجاز که می توان بدای فهم بهتر کلمه از کلمه ی معجزه کمک گرفت. بعد از آن به سراغ دانش زبانی کتاب رفتیم. که در آن انواع جمله را توضیح می داد. ما چهار نوع جمله داریم خبری : که خبر چیزی را می رساند.
امری : که از کسی چیزی میخواهیم یا دستور می دهیم.
پرسی : از کسی یا چیزی سوال میکنم.
عاطفی : احساسات و عواطف خودمان را بیان مکنیم.
بعد شعری نوشتند درباره ی بمباران هسته ای در هیروشیما و ناکازاکی که هزاران نفر در یک لحظه مردند. خداحافظ

فارسی ۱۸ آبان

سلام
در درس فارسی ابتدا گروهی نشستیم و آقای مجیدی از تکلیفی که داده بودند سوال پرسیدند تکلیف ما فعالیت نوشتن صفحه ی ۲۲ در دفتر بود از هر گروه نفری را آقای مجیدی صدا میزد و سوال های نوشتن را پرسیدند.
بعد به سراغ درس رفتیم و مسابقه ای بین ما برگزار شد
مسابقه روخوانی درس کژال بود
اولین مرحله ی مسابقه صحیح خوانی متن بود که نهایتن هشت نفر به دور بعد راه پیدا کردند
در دور بعد مرحله ی مسابقه زیبا خوانی بود که نهایتن شش نفر به رای گیری رفتند و در رای گیری جعفری برنده شد.
آقای مجیدی برای تکلیف به ما گفت امتحانی طراحی کنید که وارم بندی اش را در گروه می گزارم

فیزیک(۱آبان)

سلام
در کلاس فیزیک ما از کلاس ۵ به آزمایشگاه رفتیم و هرکی در صندلی نشست بعد درباره ی آزمایشی که باید می کردیم توضیح داد
به هر گروهی هم به نوبت ترازو و نیروسنج دادند.
اکثر گروه ها جامدادی را به همراه چند وسیله ی دیگر انتخاب کردند
با استفاده از ابزار ها شتاب جازبه_جرم_ وزن را اندازه گیری کردیم و تکلیف ما این بود که از این آزمایش ۳ سوال بنویسیم.

فیزیک ۲۸مهر

سلام.در کلاس فیزیک به دلیلی برگشتن بعضی از افراد از سفر اربعین حسینی درس جلسه ی قبل را دوره کردند که در رابطه با حل مسعله های درباره ی وزن یا جرم که رابطه ی وزن می شود جرم×شتاب جازبه. در فیزیک وزن را با علام دبلیو وجرم را با اِم و شتاب جازبه را با نیوتون بر کیلو گرم نشان میدهند.سپس تکلیف ها بچه را که در باره ی همین را بطه بود را حل کردیم که بعضی از آنها با شتاب جازبه در ماه کار داشت. اکثر بچه ها بلد بودند ولی چند نفری بلد نبودند. درآخر آقای صیاد زاده گفتند ۳ سوال خود تا طرح کرده و بنویسید خودشان هم سه سوال از یک کتاب کمک آموزشی گفتند تا برای جلسه بعد بنویسیم

کربلا معلا

سلام.من همه ی سفر کربلا را براتان میگویم و قسمت بندی نمیکنم.
درسفر کربلا اول از ترمینال اصفهان سوار اتوبوس شدیم تا به مرز مهران برویم.
وقتی که به مرز مهران رسیدیمچند دقیقه ای از اذان صبح گذشته بود.ما به موکبی رفتیم و نمازمان را خاندیم
بعد به محل گیت های ایران رفتیم .تاگیت های عراق کمی راه بود.به دلیل زیاد بودن جمعیت این پیاده روی کمی طول کشید.ولی در آخر وارد کشور عراق شدیم در آنجا سوار یک ماشین به سمت نجف راه افتادیم‌وقتی که به نجف رسیدیم
به سمات حرم حرکت کردیم که به یک حسینیه رسیدیم . تصمیم گرفتیم شب را در همان جا بمانیم و فردا صبح بعد از نماز به حرم برویم.صبح که بیدار شدیم به سمت حرم را افتادیم.حدوداً تا ساعت ۸در حرم ماندیم و بعد باماشین به سمت مسجد کوفه رفتیم.بعد از مسجد کوفه نهار را خوردیم.چون از کوفه تا عمود ۱راه تقرباً زیادی بود قصد داشتیم با ماشین تا عمود ۱ را بیایم ولی هیچ ماشینی پیدا نکردیم مجبور شدیم از مسجد کوفع به نجف برویم در آنجا هم ماشین نبود ولی کمی که راه رفتیم ماشینی که به کربلا میرفت گفت که میتواند مارا به عمود۸۵ ببرد.ما هم قبول کردیم‌در ماشین پدرم لیست موکب های ایرانی در راه را از اینترنت گرفت. وقتی به عمد ۸۵ رسیدیم .تصمیم گرفتیم در عمود ۲۰۲ اسکان پیداکنیم.وقتی کهبه آن موکب رسیدیم پدرن گفت که به دلیل گرم بودن هوا شب ساعت ۲ راه می افتیم.شب که شد وسایلمان را جمع کردیم وراه افتادیم تا به عمود۷۰۷ رسیدیم که یک موکب خیلی بزرگ به اسم علی ابن موسی الرضا در آنجا شب را ماندیم .ساعت ۲ شب راه افتادیم تا به عمود۱۱۲۰رسیدیم .شب را استراحت کردیم و صبح بعد از نماز صبح به سمت کربلا راه افتادیم.ما به یک موکب در خیابان شهدا رفتیم. بعد از نماز مغرب و عشا به حرم رفتیم
فرداصبح بعد از نماز به ترمینال رفتیم ویک ماشین مارا به مرقد سید محمد که عموی امام زمان بود وبعدبه سامرا وبعد هم به کاظمین بعدهم به خانه برگشتیم

فیزیک ۱۷مهر

سلام من امین شیرانی هستم که میخواهم درس فزیک را مستندش را بسازم.به دلیل سفر آقای صیاد زاده به کربلا ی معلی در آنروز معلم ما معلوم نبود و قند هاری تمام مدت مسخره بازی در می آورد حتی درون یکی از مکعب مستطیل های کوچک رفت و وقتی آقای فهامی وارد کلاس شدند بعد از چند دقیقه متوجه شدند.بعد آقای صیاد زاده شروع کردند به درس دان درباره ی تکالیف جلسه ی قبلیه هر نفر قسمتی از متن کتاب را خواند و کمیت _واحد یا (یکا) و ابزار اندازه گیری آن را مشخص کرد. بعد آقای فهامی به درباره ی هر قسمتی توضیح میدهند ومثل چگال که نام دیگر آن (دانسیته) است. چگالی یعنی نسبت جرم به حجم بعد یکی از بچه ها کتابی به نام لهوف که درباره ی مقتل و مقتل خوانی است. را معرفی کرد که در باره ی امام حسین علیه السلام و روز عاشورا بود

فیزیک۱۴مهر

در اول کلاس به مسعولیت های یکدیگر در جلسه ی قبلی فکر کردیم و آقای صیاد زاده تکلیف های ما را دید. تکلیف ما این بود که زیرکمیت ها در کتاب درسی خط بکشید کمیت یعنی اندازه گیری، اندازه گیری هم قسمتی ازفیزیک است . آقای صیاد زاده گفتند برای اندازه گیری چیز اولی که باید آن را داشته باشید کمیت است مثلا طول،این کمیت به ما کمک میکند تا جایی که می خاهیم اندازه گیری کنیم را بدانیم دومین چیزی که ما برای اندازه گیری نیاز داریم واحد است بگذارید یک مثال بزنم مثلا طول حیاط با قدم رضا ۴۲ است ولی با قدم امین ۳۸ به دلیل واحد مشخص نداشتن یا به یک اندازه اندازه نبودن واحد این اندازه گیری اشتباه در آمد وسومین یا درواقع آخرین چیزی که برای یک اندازه گیری کامل نیاز است وسیله اندازه گیری مناسب است مثلا زمان را با ساعت های دیجیتالی و عقربه ای اندازه گیری میکنند . در نتیجه برای یک اندازه گیری خوب و دقیق به کمیت_واحد و ابزار اندازه گیری نیاز داریم

امین شیرانی

سلام بنده امین شیرانی هستم محصل کلاس هفتم هدف در مدرسه ی همت(مدرسه زندگی)در آینده دوست دارم جراح قلب شوم البته ان شا لله که میشوم غذای مورد علاقه ی من لازانیا است من به گروه و جمع علاقه دارم البته بستگی به جمعش دارد اگر که جمع صمیمی باشد خیلی خوب است اما اگر جمع با حال و صمیمی نباشنداصلا به جمع علاقه ندارم شاید به ضاهرم نخورد اما بسیار اهل ریسک هستم مثلا همیشه در پارک های آبی اگر اجازه بدهند سقوط آزاد را میروم به هیجان علاقه دارم پدرم مهندس برق است و در شرکت فولاد تکنیک کار میکند من یک خواهر 3 ساله دارم و مادرم خانه دار است ما در محله ی گلزلر ساکن هستیم من هفته ای دو روز به فوتبال میروم من عید نوروز به فروش تخم مرغ های رنگی مشغول هستم ودر تابستان به ساخت و فروش بدلیجات مشغول هستم به امید دیدار.

پیمایش به بالا