نام نویسنده: آرمین نظری

اردوی چراغ راهنما 98/11/6

در ابتدا ما در مدرسه منتظر ماندیم تا مینی بوس برسد گقتی سوار مینی بوس شدیم همه واسه خودشان و دوستانشان سریع جا گرفتند وقتی به آن مکانی که می‌خواستیم برسیم رسیدیم در اول کار نماز خواندیم و بعد از نماز اول کلاس هفتم هدف را داخل غرفه اول کردند و بعد از هدف  کلاس مسئولیت وارد غرفه اول شدند  در غرفه اول اتفاقاتی که از جنینی تا پیری برای او می افتد توضیح داد در کل  ۱۵ تا ۱۷ غرفه بود در بازدید از غرفه ها در مورد انسان ها در بازی دیگر در مورد حیوانات صحبت کرد و در بعضی از غرفه های دیگر در مورد ارزش حیوانات و انسانها و حتی ملائکه ها صحبت کردیم در چند غرفه آخر در مورد بهشت و جهنم صحبت  کردیم.  در غرفه یکی مانده به آخر یاد گرفتیم که اگر تهمت تمسخر بی اهمیتی خیانت و دروغ و… انجام دهیم در عذاب الهی گیر می افتیم ولی اگر کارهای خوب بکنیم و در دنیای حال کمی سختی بکشید  نتیجه اش را در آخرت می بینیم در بهشت می رویم و از آتش جهنم دور می شویم

ورزش98/11/5

در روز ورزش در ابتدای راه  ایستادیم و تغذیه‌ای گرفتیم و در ادامه راه پیاده به ورزشگاه رفتیم وقتی به ورزشگاه رسیدیم اول در دوره ورزشگاه دویدیم بعد از دویدن تا برای وقتی که میخواستی فوتبال کنیم آماده شویم وقتی می‌خواستیم فوتبال را شروع کنیم همه انتخاب کردن که می خواهم در زمین بزرگ باشند یا زمین کوچک ی زمین‌ها را انتخاب کردیم شروع به انتخاب گروه ها بود هر گروه یک سرگروه داشت که اعضای گروه را انتخاب می‌کرد وقتی فوتبال شروع شد همه چی به خوبی و خوشی پیش میره که در ادامه بازی بگو مگو های پیش آمد که باعث خشونت شد ولی خیلی شدید نبود در حد همان گفت‌وگو بود وقتی داشتیم بازی میکردیم آرمین نظری گفت که می‌خواهد بازی را در تعادل نگه دارد ولی تیم حریف اولین گل را زد در ادامه بازی تیم ما هم یک گل زد و بازی مساوی شد تقلب ها و ناداوری های پیش آمد و برای تیم حریف یک پنالتی داده شد ولی چون  ناداوری بود توپ گل نشد در تعادل نگه  داشته نشد بازی تمام شد وقتی که می خواستیم برویم معلم از یکی از دانش آموزان خواست که توپ والیبال را به او بدهد ولی آن دانش آموز ولی آن دانش آموز این کار را نکرد و توپ شوت کرد و معلم را عصبانی کرد وقتی معلم عصبانی شد آن دانش آموز را  تنبیه کرد و آن را چند بار دور زمین گردان و بعد که تنبیه آن دانش آموزان شد همه دانش‌آموزان با خوبی خوشی به مدرسه برگشتند

هندسه98/11/7

در اول کلاس معلم از همه پرسی که آیا سیب یا آرد آب زده شده یا خمیر آورده است یا نه بعد از پرسیدن این چیزها  معلم گفت که میز ها را به دیوار بچسبانیم که وسط کلاس خالی شود بعد چند نفر از بچه ها رفتن پایین و2 آوردن و همه کنار آن سفره ها نشستند بعد چون چند نفر خمیر آورده بودند از عباسپور که ۱۰ تا خمیر آورده بود قرض گرفتند بعد معلم گفت که همه خمیر ها را به شکل مکعب مستطیل یا مربع مستطیل در بیارید بعد فیلمی جدید گذاشت که درباره تبدیل کردن مکعب به شکلهای هندسی دیگر بود و ما هم باید همان طور می بریدیم و به آن ها در می آورد ولی بعضی از بچه ها به حرف معلم گوش نمی کردند و برای خودشان با خمیرها بازی می‌کردند و شکل های عجیب و غریب درست می کردند و معلم به آنها تذکر داد آنها به تذکر معلم گوش دادند و دقیق این کارها را انجام دادند بعد که زنگ خورد همه سفره ها را جمع آشغال ها را به سطل آشغال ریختند

اجتماعی ۹۸/۸/۲

معلم در ابتدای کلاس تکالیف را دید و بعد در مورد احترام به بزرگتر حرف زدیم. چند ثانیه بعد متنی درباره قانون و مقررات صحبت کردیم. در صفحه بعد در قسمتی از کتاب درباره حقوق افراد خواندیم و بعد معلم متنی را به ما نسان داد. بعد در مورد قوانین و مقررات مسافرت صحبت کردیم و بعد در مورد خطرات سفر صحبت کردیم و دوباره درباره حقوق افراد صحبت کردیم.

اجتماعی ۱۸/۰۷/۹۸

وقتی معلم وارد کلاس شد بچه ها از او پرسیدند که چرا به درس اجتماعی علاقمند شدند و معلم جواب داد : من از بچگی به درس اجتماعی علاقه داشتم چند دقیقه بعد یکی از بچه ها درباره ی حقوق انسان ها متنی از کتاب خواند . بعد از آن متن چند جمله در پایین کتاب درباره ی مسئولیت نوشته بود و معلم دو سوال گفت: مسئلیت را تعریف کنید و سوال بعدی افراد در نقش های مختلف چه مسئولیت هایی دارند . بعد فعالیتی درباره ی مسئولیت حل کردیم  بعد درباره این آیه صحبت کردیم: این فضل پروردگار من است تا مرا آزمایش کند که آیا شکر می کنم یا کفر می ورزم ؟ ما درباره ی نعمت های خداوند و شکرگذاری او صحبت کردیم و معلم سوالی کرد : منظور از شکرگذاری چیست ؟ بعد از آن متن چیزی خواندیم که خیلی جالب بود و آن متن درباره ی این بود که نسبت به خودمان هم مسئول هستیم و خواندیم که چه وظیفه ای درباره ی محافظت از میهن داریم . وقتی داشتیم در قسمتی از کتاب نوشته بود که بسیج دانش آموزی چه اردوهایی می برند و چه کارهایی انجام می دهند . بعد معلم متنی به ما نشان داد که ما حتی در قبال محیط زندگی خود و عالم آفرینش مسئول هستیم .

آرمین نظری

به نام خدا

سلام من آرمین نظری هستم . من متولد سال ۱۳۸۵ هستم

علاقمندی ها

من به ورزش های شنا و فوتبال علاقمند هستم .

من به فیلم های اکشن و علمی تخیلی علاقه زیادی دارم

اخلاق

اخلاق من خوب است ولی وقتی از خواب بیدار می شوم کمی عصبانی هستم .من مواقعی که خسته هستم عجول هم هستم .

جزئیات ظاهری

قد من بین ۱۵۷ تا ۱۶۰ است . رنگ پوست من برنز است . رنگ چشم های من قهوه ای می باشد

فعالیت ها

من در مدرسه همت مشغول به تحصیل هستم . فعالیت های خارج از مدرسه ، تمرین کردن شنا و بازی فوتبال و والیبال است .

اعتقادات

من ب دین اسلام اعتقاد دارم و از دین اسلام پیروی می کنم .

پیمایش به بالا