مهر ۱۷, ۱۳۹۸

چهار شنبه 17 مهر

سلام  امروز  وقتی معتم هنر وارد کتاس شد اول حضور و غیاب کرد  بعد هم  به سراغ همه ی بچه ها رفت تا اسکیس بچه

ها  را ببیند . چنتا از بچه ها  اسکیس شان را کامل انجام نداده بودند .

بعضی از بچه ها کامل انجام نداده بودند ومعلم برای انها منفی گذاشت بعد به سراغ درس امروز رفت . این دفعه دیگر اسکیس درس نداد وبه سراغ نقاشی رفت وبرای مان نقشی زیبا کشید

زیست

ادامه متن قبلی
حال تعریف هارا می خواهم بگویم
پلاسمولیز:وقتی سلول در محیط با غلضت بالاتر از سیتوپلاسم قرار میگیرد بر اساس پدیده ی اسمز آب از سلول خارج شده وسلول چروکیده می شود
تورژسانس:وقتی سلول با غلظت کمترسیتوپلاسم قرار میگیرد به دلیل پدیده اسمز آب داخل سلول شده وسلول ورم میکند
لیزوزوم:هاوی آنزیم های تجزیه کننده و به گوارش معده کمک میکند
میتوکنری:مسئول تنفس سلولی است و با دریافت اکسیژن و قند تولید انرژی می شود

زندگی_شنبه ۱۳/۷/۹۸

سلام من متین یزدانی هستم امروز درس زندگی داشتیم و آقای اخوان وارد کلاس شدند و لیست نمرات را به همراه مسئول هر درس که باید خودمان اولویت بندی کرده و برای ایشان بفرستیم را به ما نشان دادند.خیلی از بچه ها نفرستاده بودند و بع ضی از آنهایی هم که فرستاده بودند راضی نبودند و به همین خاطر آقای اخوان هم ناراحت شدند چون حرف آنهایی که نا راضی بودند خیلی اشتباه بود.بعد ۵ دقیقه به ما وقت دادند تا اگر میخواهیم با هم مسئولیت ها را عوض کنیم عوض کنیم.بعد که همه چیز قطعی و نهایی شد چیزهایی در مورد ساخت و شناخت با مستند سازی به ما یاد داده و نوشتند.در ادامه درس درباره ی کاربرد دفتر زندگی و چیزهایی از این قبیل بحث کردیم.ولی تازه اینجا بود که فهمیدیم چقدر این دفتر های زندگی در زندگی به ما کمک میکند و میتواند حتی پس از گذشت چند روز یا سال به ما کمک کند که یادمان بیاید آن روز چه اتفاقی افتاده.واین بود یک زنگ شیرین درس زندگی.

 

 

درس نگارش چهارشنبه 17 مهر

به نام خدا

کلاس را مثل همیشه با نام خدا آغاز کردیم.وقتی آقای قربانی وارد کلاس شدند اول از همه با همه دست دادند و سپس به سراغ درس رفتیم.همان طور که در مستند یا نوشته ی قبلی گفتم آقای قربانی به ما موضوعاتی دادند و ما باید با استفاده از موضوعی (جا گذاشتن) که انتخاب شد مقدمه ای برای انشا اصلی می نوشتیم که نوشتیم.ما باید برای این جلسه آن مقدمه را تبدیل به انشا می کردیم.در این جلسه انشا های خود را خواندیم.بچه ها برای موضوع اصلی که فراموشی بود انشا های رنگارنگی نوشته بودند.مثلا یکی از بچه ها خاطره ای درباره ی سفر خود به کربلا و جا گذاشتن برادرش در قسمتی از حرم نوشته بود.انشای خوبی بود.یکی از بچه ها انشایش درباره ی فراموش کردن دوست های خود درسال های قبل بود.او هم انشای خوبی بود.بعضی ها هم سعی کرده بودند انشای خود را طنز بنویسند.خلاصه آقا هم به آنها نمره میداد.بعد از خواندن ها آقای قربانی به ما تکلیف دادند و درس ما در این جلسه تمام شد.از همراهیتان ممنونم.

محمد پیری

سلام از اینکه به سخنان من گوش فرا می دهید متشکرم.

من شخصی تقریبا عاطفی هستم از کتاب خواندن خوشم نمی آید ولی از کتاب های درسی مجبورم دوست داشته باشم تا در آینده ی خود شخصی مفید در جامعه شوم من به هنر نقاشی و خطاطی علاقمند هستم ودر موسیقی به گیتار بچه ها فکر می کنند من خیلی غذا می خورم ولی ااشباه قضاوت میکنند من به کار های عملی خیلی علاقه دارم و همین طور دوست دارم کشف کننده باشم ولی هیچ وقت نشده است . من به چیزی که اهمیت زیاد می دهم خواب است.از اینکه بعضی از افراد مرا به دلیل اضافه ی وزنی که دارم مسخره می کنند بیزارم.در کل شخصیت همه پسندی نیستم. از اینکه به سخنان من گوش کرده اید متشکرم?‍♂️?‍♂️?‍♂️

زیست

سلام دیروز وقتی وارد کلاس شدیم معلم شیمی امد شروع کرد به پرسیدن. بیشتر بچه ها بلد نبودند وقتی پرسیدن تمام شد معلم شروع کرد به درس دادن و تعریف کلماتی مثل پلاسمولیز،تورژسانس،لیزوزوم و میتو کمری اول بچه ها وقتی معلم این کلمه ها گفت بچه گیج شده بودند ولی وقتی معلم معنی این کلمه هارا گفت بچه معنی کلمه هارا نوشتند و فهمیدنند

پیمایش به بالا