مهر ۲۱, ۱۳۹۸

کربلا ی معلا قسمت 2 محمد صیادزاده

بعد از کمی استراحت برای زیارت مرقد امام علی امام اول ماشیعیان به حرم رفتیم در راه برگشت از حرم به دنبال غذا بودیم اما کفگیر موکب ها به ته قابلمه می خورد .بالاخره از یک فلافل فروشی ساندویچ فلافل گرفتیم.  به موکب خود رسیدیم و ساعت یازده به خواب رفتیم و ساعت6 توست یک مینی بوس تا عمود 1200 رفتیم به علت گرما  خیلی زود خسته می شدیم حدود سه ساعت راه رفتیم بعد در یک موکب استراحت کردیم  تا ساعت 18 انجا ماندیم وبعد از گذشتن از 40 عمود در موکبی فلافل خوردیم وقتی خواستیم به راه خود ادامه دهیم یکی از عراقی ها ما را به زور به خانه ی خود برد……..

 

                                                                این داستان ادامه دارد……

 

زبان انگلیسی

به نام خدا. سلام من عرفان  اسماعیلی هستم . در مورد زبان انگلیسی می گویم .چهار شنبه آقای مهری اول کتاب های ورک بوک  را تماشا کرد. و برای بعضی از بچه ها منفی گذاشت. آقای مهدی  خیلی حرف می زد و آقای مهری به گفت اگر دیگر حرف بزنی از کلاس باید بروی بیرون.بعد آقای مهری  صفحه ی ۱۳ را درس داد و بعد از آن گفتند ۳ تا ۳تا با هم مکالمه  کنید .و اولین گروهی  که این کار  را انجام داد گروه من آقای پیری و محققیآن بودیم و وسط      کلاس با هم مکالمه  کردیم. 

پایان.

کلاس ساب روز یکشنبه 21 مهر

امروز درکلاس حساب کارمان را با بسم ا لله شروع کردیم وچند سوال از صفحه ی 10و 11و12 را نوشتیم که برای مثال سوال 9 _به چند حالت حاصل ضرب 2 عدد طبیعی36می شود؟درکدام حالت حاصل ،جمع کمترین مقدار است؟

که خلاصه چند سوال دیگر هم چک کردیم وبرای آنها در دفتر هم مثال هم زدیم

وچند سوال هم از قبل بود را در کلاس جواب دادیم که کل سوال های امروز در مورد فصل کتاب که راهبرد های حل مساله بود جواب دادیم

 

کار و فناوری شنبه ۹۸/۷/۲۰

سلام.شنبه آقای مؤذنی که وارد شدند مشق ها را دیدند.به ما گفتند که هر کس که منفی گرفته می تواند تا جلسه بعد بیاورد و نمره را کامل بگیرد.بعد کتاب را باز کردیم و تازه فهمیدیم که باید تا صفحه چهارده درس اول را هم می نشستیمکه اکثراًننوشته بودیم وآن سه نفری هم که نوشته بودند کامل ننوشته بودند.بعد از آن بحث را درباره قطعات تشکیل دهنده هر جسم شروع کردیم.مثال های مختلفی زدیم که ساده ترین آنها خودکار بود.ما فکر می کردیم که خودکار نهایتاً۵ یا۶ قطعه دارد ولی وقتی آن را باز کردیم حداقل ۱۰ قطعه داشت و ما در تعجب بودیم.بعد تازه آقای مؤذنی گفتند یک اتومبیل معمولی دست کم۱۶۰۰۰قطعه دارد.بعدش هم تا جایی که وقت شد کسانی مثل سید علی چند تا از تمرین ها را خواندند و بعضی هم گروهی بود ولی آقای مؤذنی گفتند که باید آنها را هم فردی انجام دهیم.وکلاس تمام شد.

 

حساب یک شنبه 21/7/98

اقای یادگاری در جلسه ی قبل حساب , به ما یک سوال سخت داده بود که برای امروز حل کنیم و چون سوال سخت بود بیشتر بچه ها انرا ننوشته بودند بنابراین خود اقای یادگاری انرا در کلاس حل کرد.وقتی بچه ها جواب را دیدند اهی کشیدند و گفتند ای بابا این سوال چقدر راحت بود و ما نوانستیم انرا حل کنیم . فصل اول را تمام کرده بودیم ,می خواستیم سوالاتی در مورد ان حل کنیم پس اقای یادگاری سه سوال داد و ماانها را هل کردیم و بعد یکی از بچه ها با کمال پروگی سندلی استاد را جا به جا کرد تا خودش بر روی ان بشیند و یکی از بچه ها که نمی خواهم اسم انرا بگویم صندلی را کشید و ان بچهی پرو به زمین افتاد و همه خندیدند و بعد اقای یاداری مشق ها را گفت و .نگ خرد

✍حساب مطالب اضافی در باره ی فصل ۱✍

بسم الله ارحن الرحیم

سلام بچه خسته نباشید امروز من می خواستم در باره ی یکی از سوال توضیح بدهم:

۱_دوربات غورباقه ای روبه روی دیگر بر خط به فاصله ی ۴۲ متراز یکدیگر قرار دارد ربات ها اینگونه طراحی شده اند که می توانند می توانند پرش هایی به سمت یکدیگر داشته باشد که طول این پرش ها یکه از توان های ۲است در هر مرحله در غورباقه یک پرش به سمت غورباقه ی دیگر انجام می دهند؟

الف:اگر طول پرش های دو غور باقه در هر مرحله باهم برابر باشد حداقل بعد از چند مرحله دو غورباقه به هم برسند؟

ب:اگر لزومی نداشته باشدکه طول پرش ها در یک مر حله برابر باشد،حداقل چند مرحله لازم است؟

مادر الف باید بیام فصله خود را نصف کرده واز دو طرف حساب کنیم:

۲۱=۲÷۴۲   (۱)                            ۱+ ۴ +۱۶= ۲۱   (۲)

وشما بیا ین از دوطرف حساب کنید می شود ۴۲ یعنی در واقع:

* ۱ + ۱ +۴ + ۴ + ۱۶+ ۱۶*

ب:در این قسمت یعنی اینکه لزونی به اعداد یکسان ندارد هر عددی می توان باشد یعنی:

۱۶ +۲+۸+ ۱۶

که در واقع می شود با دو مر حله پس متوجه می شویم که برای قسمت الف نصف کرده عدد هارا پیدا کرده.

از اینکه به سخنان من گوش فرا دادی سپاس می کنم???

زندگی یکشنبه ۹۸/۷/۲۱

با نام و یاد خدای بزرگ.سلام امروز مثل همیشه اول آقای اخوان لیست نمرات را به ما نشان دادند.بعد به ما گفتند که اگر مشکلی هست یا نمره ای را برایتان نذاشته ام بگویید.خوب تازه بعضی ها هم مثل خودم نمره دومین مستند را هم گرفته بودند و حسابی خوشحال بودند.بعد اگر یادتان باشد گفته بودم که یک سری برگه دادند برای انتقادات و پیشنهادات و کارهایی که می توانیم خودمان برای مدرسه انجام دهیم.امروز آنها را به ما دادند و گفتند که به سختی و اهمیت آن کارها نمره بدهیم ولی با یک فرق که باید مال آن هفتم را بررسی می کردیم.۱۰دقیقه وقت دادند و بعد برگه ها را از ما گرفتند.من خیلی به ایشان التماس کردم ولی خوب بی ثمر بود خواسته من این بود که دفتر های زندگی را ببینند ولی ندیدند و هنوز هم نمی دانم چرا؟؟؟ بعدش کمی درباره ی فرق دفتر زندگی و مستند صحبت کردیم و زنگ خورد.

زندگی چهارشنبه ۹۸/۷/۱۷

با سلام روز چهارشنبه آقای اخوان گفتند که دفتر ها را روی میز بگذارید تا ببینم ولی چند نفر نیاورده بودند و خوب برایشان بد شد.بعد از آن آقای اخوان یک ویس پخش کردند که یک استادی میگفت:یکبار یکی از مادر های بچه ها آمد و گفت که پسر من در ریاضی ضعیف است که آن آقا می پرسد که آیا پسر شما در خانه ظرف می شوید؟خانم می گوید که چه ربطی به ریاضی پسر من دارد؟ و ایشان دوباره سوال را می پرسند و جواب مادر این است:بله.آن آقا می پرسد که آیا قابلمه ها را هم می شوید ولی این بار جواب بله نیست.آقا می گویند که به پسرتان بگوئید اگر می خواهد ریاضی اش خوب شود قابلمه ها را بشوید.بعد آقای اخوان درباره آن پرسش ها با ما گفت و گو کردند وبه نتیجه هم رسیدیم.و درباره این که زندگی جزیره نیست هم صحبت کردیم و…

کربلا ی معلا قسمت 1 مستند سازی محمد صیادزاده

امروز 16 مهر 98 ساعت 3و 30 دقیقه از اصفهان به سمت مرز مهران حرکت کردیم و در ساعت 23 به مرز رسیدیم . بعد از گذشت یک ساعت دیگر از مرز گزشته بودیم .

حالا در خاک عراق بودیم  تا بخواهیم ماشین یا به قول عرب ها سیاره پیدا کنیم حوالی 2بود .   ما با یک ون تا شهر نجف رسیدیم ساعت 11 بود . هوا ی نجف خیلی

گرم بود به قدری که اگر اب را به سمت هوا می پاشیدی به زمین نرسیده بخار می شد. ساعت 12 در حضرت زهرا که در حرم بود ساکن شدیم .برای نهار از  موکب بیرون

امدیم و پس از نیم ساعت غذایی پیدا شد .

حالا که این ها را می نویسم ساعت پانزده و چهل دقیقه است و من درموکب حضرت زهرا هستم .

 

عربى ٢٠مهر ماه

به نام خدا

امروز در کلاس عربى ما تجربه جدیدى به دست آوردیم. چون وقتى وارد کلاس شدیم،آقاى شیر نشان به ما گفتند که صندلى ها را دور تا دور کلاس و به صورت گروهى بچینید. بعد از چیدن، آقاى شیر نشان به ما گفتند که ١٠ دقیقه فرصت دارید از درس اول تا درس دوم رابخوانید. چون مى خواهیم یک کوییز به گیرم. بعد از ١٠ دقیقه آقاى شیر نشان امتحان را آغاز کردند. امتحان ۵ نمره اى بود و دو سوال ٢/۵ نمره اى داشت . معلم به ما گفتند که یک برگه سفید را برداریم و روى میز گزاریم و سوال ها را از ُورد، در دفتر بنویسیم وجواب آن را جلوى آن بنویسیم. بعد از ١٠ دقیقه آقاى شیر نشان برگه هارا گرفتند و جمع کردند. بعد از امتحان آقاى شیر نشان CDسندباد العربى را گذاشتند. ما در CD خوشحالى و ناراحتى دزد و پلیس، ملوان، پدر ومادر را یاد گرفتیم. وبعد زنگ خورد وهمه بیرون رفتند.

نتیجه:ما از این کلاس نتیجه گرفیم که از درس اول تا جایی که درس داده شده بخوانیم. چون ٢٠ دقیقه ى اول هر جلسه آقاى شیر نشان امتحان از ما مى گیرد.

 

پیمایش به بالا