مهر ۳۰, ۱۳۹۸

زندگی سه شنبه ۹۸/۷/۳۰

با عرض سلام.در کلاس زندگی دوشنبه ما اول از همه داشتیم می گفتیم که نباید انشا نویسی کنیم ( در دفتر زندگی)دفتر زندگی را باید کلمات ‌کلیدی نوشت نه جمله بعد از اتمام صحبت های آقای اخوان باز هم درباره معرفی خود و خود شناسی بحث شد که گفتند بعضی ها نمی دانند که چجوری باید خودشان را معرفی کنند و به مشکل می خورند.که اکثرا هم تایید ‌کردند و برای اینکه ما بدانیم باید چه چیزهایی را در مورد معرفی خودمان بگوئیم آقای اخوان اول۸۰ سوال نشان دادند و بعد به من و قندهاری گفتند بروید و لپ تاپ ها را بیاورید(سوال ها درباره معرفی خود بود) آوردیم و به هر نیمکت دو نفره یک لپ تاپ دادیم.بیشتر لپ تاپ ها شارژ نداشتند ولی مشکلی پیش نیامد بعد گفتند که ۸۰ سوال را ببینیم.و زنگ خورد.در زنگ دوم ما رفتیم و باغچه هایمان را تحویل گرفتیم که باید هر نفر ۳ عدد ‌‌کاهو می ‌کاشت و البته می شد گروهی هم انجام دهیم که اکثرا همین کار را کردیم و………

فارسی در تاریخ 1398/7/29.

به نام خدای عزیز و مهربان
سهیل عباسپور از کلاس مسئولیت هستم.
آقای مجیدی وارد کلاس شد بعد هیچ کسی بلند نشد سپس آقای مجیدی گفت:برپا د برپا دیگه پس چرا بلند نمیشید؟ هیچی ماهم بلند شدیم و بعد هم نشستیم. آقای مجیدی پرسش کلاسی را شروع کرد این دفعه خدا را شکر وضعیت درسی بچه ها بهتر بود ما که مثل همییشه به آقای مجیدی درست جواب دادیم و نمره مان را گرفتیم رفتیم پی کارمان. آهان !!! راستی داشتم می گفتم که این دفعه خدا را شکر نصف بیشتر بچه های کلاس درست جواب دادند.خلاصه ثانیه به ثانیه،دقیقه به دقیقه گذشت و در نیم ساعتی که گذشت علی ابراهیم خواب بود.بعد اقای مجیدی به انهایی که مشقهایشان را از دفعه قبل ننوشته بودند گفتند برای جلسه ی بعدی مشق های قبلی و ایندفعه را با هم بیاورید واگر نیاوردید منفی دو برابر میگیرید.هیچی خلاصه زنگ هم خورد و ما رفتیم خانه مان.

تمام

عربی 30 مهر ماه

به نام خدا

بچه ها وارد کلاس شدنند و بعد معلم وارد کلاس شد. همه ی بچه ها به آقای شیرچچچنشان زیارت قبولی گفتند. سپس معلم به آقای احسان پور گفتند که لبتاب را از دفتر بگیر و کلاس بیاور. در این زمان آقای شیر نشان به ما گفتند که 10 دقیقه فرصت داریم از صفحه ی 1 تا صفحه ی14 بخوانید.

بعد آقای احسان پور لبتاب را از دفترگرفت و به کلاس آورد. آقای شیر نشان لبتاب را از آقای احسان پور گرفتند و آن را به دیتاشور وصل کردند و سوال ها را بر روی دیتاشور آوردند. بعد از 10 دقیقه خواندن آقای شیر نشان به بچه ها گفتند که کتاب ها را جمع کنید و یک برگه روی میز بگذارید.بعد آقای شیر نشان سوال ها را بر روی دیتاشور آوردند.آزمون 2سوال 5/2نمره ای داشت.بعد در وسط امتحان آقای افشار از راه رسید.او دید که همه دارن امتحان می دهن.بعد آقای شیر نشان به او گفتند که یک برگه روی میز بگذار وسوال های امتحان را بنویس. افشار قسم خورد که هیچ یک از سوال ها را ندیده است.

آقای شیر نشان به او اجازه داد که چند دقیقه کتاب را دوره کند. آقای شیر نشان همه ی سوال ها را از بچه ها گرفت. بعد از امتحان آقای شیر نشان درس 2 را درس دادند وبعد زنگ خورد.

عربی۳۰مهر

به نام خدا
امروز اقای شیرنشان وارد کلاس شدند و بعد کلاس رو شروع کردن همان اول کار گفتند که ۱۰ دقیقه کتاب رو تا صفحه ی ۱۴ بخوانیم بعد همه شروع به خواندن کردن بعد از ان سوال ها رو روی تابلو نمایش داد و ما همه نوشتیم و حل کردیم امتحان خیلی سخت نبود و همه
تقریبا ایراد نداشتند بعد درس دو را شروع کردیم،بعد گفتند که بالای صفحه ی ۱۷ را در دفتر بنویسید.در اخر هم مشق های خانه رو دادند

عربی سه شنبه 23 مهر

سه شنبه به جای اقای شیر نشان دبیر دیگری سر کلاس امد،ایشان اول گفتند: که من همین یک جلسه را بجای اقای شیر نشان امده ام بعد شروع کردند و درباره ی دین اسلام گفت وگو کردیم. مثلاً میگفتند که دین اسلام از دو هزار سال پیش وجود داشته است ودرباره احادیث گفتند که یکی از انها سخن امام علی(ع)بود ومیگفتند عجب از انسانی که با تکه ای گوشت سخن میگوید _با تکه ای چربی میبیند وبا تکه ای استخوان میشنود، میگفتند که حجاب از دوران کوروش کبیر
وجود داشته و مثال زدند که کوروش کبیر در ان موقع دستور داده است که پله ها را کوتاه بسازند که وقتی مردی پشت سر خانمی حرکت میکند مچ پای ان خانم پیدا نشود بعضی از بچه هاهم گفتند ما از اقای فخری می پرسیم که اگه می شود بعضی روز ها بیایند ودر مورد دین اسلام گفت وگو کنیم (باتشکر

کلاس حساب سه شنبه 30 مهر

امروزدر کلاس حساب از صفحه ی 16و17 راکه ازاعدادصحیح بود چک کردیم

که سوال های کتاب مقایسه آنها وجدول جمع وتفریق وجمع کردن اعداد بود

وبعد ادامه ی صفحه ی17تا21راکه از سوال های مشابه آن بود چند صفحه ی از کتاب رانوشتیم

سپس در دفتر چندنکته برای جمع وتفریق نوشتیم.

درس هندسه دوشنبه۲۹مهر

امروز در کلاس هندسه پس از وارد شدن آقای قزوینی کتاب را باز کرده و سوالات باقی مانده را بچه ها پای تابلو حل کردند.

(سوال اول درمورد روش و دلیل شمارش پاره خط ها بود.سوال دوم هم درمورد رابطه های برابر جبری بود که خودم حل کردم.)

سپس تمرین هارا به صورت گروهی وبا مشورت در کلاس حل کردیم وتعدادی از آنها را بچه ها پای تابلو حل نمودند که در سوال اول تمرین باید به سوالاتی در مورد تعداد خط هایی که بین نقطه ها قرار میگیرند و خط هایی که از یک نقطه عبور می کنند پاسخ می دادیم

درسوال دوم بایدیک خط را به گونه ای نقطه گذاری میکردیم که رابطه داده شده صحیح باشد(آقای قزوینی گفتند که از این قبیل سوالات (مانند سوال۲)زیاد خواهیم داشت)سپس کسی می خواست برای حل سوال بعدی بیاید که ناگهان زنگ خورد

 

 

 

پیمایش به بالا