مهر ۲۰, ۱۳۹۸

شیمی سه شنبه 16 7 98

ما در کلاس5 کلاس شیمی داشتیم چون کلاس 5 به جای در ز دیوار پرده دارد ما انتضار داشتیم استاد از سمت چپ وارد شود ولی اینبار استاد از سمت چپ وارد شد و به ما زد حال زد و بعد استاد به گفت این نوشته هایه روی تخته را در دفتر بنویسید تا بعد من توضیه اش را بدهم اما من و چند نفر دیگر که چشم هایمان خوب نمی دید به روی زمین نشستیم و تا چشم هم زدیم همه به روی زمین بودند و کم کم که به خودمان امدیم همه بر رزی زمین بودیم روی تخته در مورد انواع مواد نوشته بود وانها را دسته بندی کرده بودند وما انها را نوشتیم و استاد در مورد انها توضیه داد و بعد که درس دادن این استاد بزرگ تمام شد در مورد اشپزی حرف زدیم و برایمان تعریف کردند که چگونه و در کجا انگشتان دستشان غط شده استو بعد زنگ خرد کتاس تمام شد

زنگ فارسی شماره ی 3

به نام خدا
سهیل عباسپور هستم
کلاس هفتم مسؤولیت
عرض کنم خدمت شما که ما امروز ،شنبه ،20 مهر زنگ اول کلاس فارسی داشتیم.اقای مجیدی وارد کلاس شدند بعد گفتند تمرین صفحه 16 قسمت بنویسیم را چه کسی در دفترانجام داده .متاسفانه هیچکدام از ما انجام نداده بودیم .اقای مجیدی گفتند این تکلیف شما بوده،بهرحال جلسه ی بعد کل صفحه 16 را حل کنید.بعد از دو ، سه دقیقه آقای مجیدی گفت حالا نوبت پرسش کلاسی است.نفر به نفر بعضی ها را صدا زدند و از آنها سوال پرسیدند.متاسفانه بعضی از بچه هایی که ازشان سوال پرسیدند،یا کامل جواب ندادند یا اینکه بعضی ها اصلا جواب ندادند و یا اینکه اشتباه جواب دادند.منم هر چی دست گرفتم و تلاش کردم که به اقای مجیدی بگویم جواب این یکی سوال را بلدم از من بپرسید،اقای مجیدی اصلا توجهی نکردند.آخر سر هم گفتند صفحه 16 را در کتاب بنویسید و قسمت “بنویسیم” را در دفتر بنویسیدو برای جلسه بعد بیاورید.این بود مستند کلاس فارسی مسوولیت

زنگ هنر ۱۷مهر

اول از همه آقا وارد کلاس شد،ولی بچه ها باز هم سر و صدا می کردند.اقای صالحی روی صندلی نشست و چند بار روی میز زد بچه ها ساکت شدند.بعد درباره اسکیس و طراحی کمی صحبت کردیم. تکلیف هارا کی انجام نداده است، بیشتر بچه ها دستشان را بالا بردند،من تعجب کردم.معلم برای هر کدامشان منفی گذاشت. آقای صالحی گفت آن هایی که تکلیف هارا نوشته اند چند لباس کشیده اند. یکی یکی از همه پرسید. بعد گفت تکلیف ها روی میز، آمد و گفت شما ها تناسبات آدم را درست نمی کشید. آقای صالحی رفت پای تخته و مرد کابویی را کشید ، ولی بدونه جزئیات، گفت شما یکی یکی جزئیاتش را بگویید. بعد از همه این کارها گفت یک آدم وایساده و یک آدم نشسته ولی بدونه جزئیات بکشید. بچه ها آدم هارا کشیدند. معلم گفت تکلیف هفته آینده این است که ۵تا برگهA4همین ۵ادم راکه کشیدید را بزرگ بکشید. وزینگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ

کلاس فارسی شنبه 20 مهر

به نام خداوند کلاس فارسی روز شنبه کلاس خوب و مفیدی بود برای اینکه معلممان آقای مجیدی بعد از دیدن مشق ها و وارد کردن نمره های آنها شروع کرد به پرسش کلاسی ، پرسش کلاسی شنبه از درس اول کتاب فارسی و چند صفحه قبل از آن بود و اکثر بچه ها هم مثل خودم یادشان رفته بود که خودشان را برای پرسش آماده کنند و درس را نخوانده بودند خلاصه که اقای مجیدی شروع کرد به پرسیدن و نفر اول ، شماره ی 13 کلاس یعنی آقای قندهاری بود که در حین شوکه شدن از انتخاب آقای مجیدی باید به درس پاسخ میداد و هیچ چیز هم نخوانده بود .وقتی پرسش آقا از اقای قندهاری تمام شد او نشست و آقا به سراغ نفر بعدی رفتند و از چند نفر دیگر هم پرسیدند ولی وقتی دیدند هیچ کس نخوانده گفتند فردا دوباره از شما می پرسم و باید بلد باشید و بعد هم مشق کلاس را برای جلسه بعد کفتند و کلاس به پایان رسید

ورزش روز شنبه20مهر

سلام باز هم روز ورزش آمد.ما در راه رفتن این دفعه از وسط مادی رفتیم چرا؟چون آب دیگه داخل مادی نبود ومادی خشک شده ودیگر لازم نبودکه دیگر ما بروی ومادی را دور بزنیم .تا وارد ورزشگاه شدیم بچه ها ورزش مورد علاقه ی خود را انتخاب کردند وبه سراغ آن رفتند ولی آقای همت گفت بایداول نرمش کنیم … . ما نرمش کردیم و به فوتبال رفتیم تیم ها تقسیم سه تایی شدند. این دفعه بوفه ورزشگاه کلی از خوراکی های دیگر را آورده بود.در فوتبال تیمی که بازی نمی کرد باید در آن یکی زمین پنالتی تمرین می کردند

پایان

عربی ۲۰ مهر

به نام خدا
،امروز یک ربع اول کلاس به دلیل زیارت عاشورا گذشت بعد اقای شیر نشان به کلاس امدند و همه از جا برخاستند، گفتند که هر کسی که تا صفحه ی ۱۴ننوشته است بنویسد واگر ناقص است کاملش کند بعد گفتند که از روی کتاب با دقت بخوانید تا من امتحان بگیرم ما همه شُکه شدیم وبعد از ان که خواندیم از ما یک امتحان کوچک گرفتند که تقریباً آسان بود بعد از ان فیلم سند باد عربی را برای ما گذاشتند که بیشتر در مورد نام اعضای خانواده(پدر،مادر،خواهروبرادر)بود ،سپس قواعد را درون دفتر نوشتیم و کلاس پایان یافت

درس قران 18مهر

بسم الله الرحمان الرحیم


اقا وارد کلاس شد به بچه ها گفت کتاب قران را باز کنید و انس باقران در خانه شروع کنید به خواندن صفحه ی 14و18 راحل کردیم البته بعضی از بچه ها حل نکرده بودند بعد اقا درباره نوشتن تکالیف گفت بچه ها هفته بعدی تکالیف کامل باشد و نقصی نداشته باشداقا روی تابلونوشت این حروف بچه معنا اشت


ک


کم


ه


هم


روی تابلو نوشت و به ایلیا واحد گفت خب معنی این ها را بگو اما واحد بعد از چند ثانیه مکس نتوانست جواب بدهد و خودم جواب را دادم جواب شد ک به معنای تو اما بقیه حروف را خود اقا جواب داد کم به معنای شما و ه به معنای او و هم به معنای ان ها  اقا گفت به مدت 10 دقیقه صفحه 20 و 21 را به خوانید البته ارام

10 دقیقه گذشت اقا گفت بسم الله اقای افشار شروع کن خواند

اقا حاجی احمدی گفت بچه ها با من تکرار کنید ما با اقا تکرار کردیم اقا گفت اقای احسان پور به خوان احسان پور خوهند اما اقا دوباره به بچه ها گفت بامن زمزمه کنید تکرار کردیم ناگهان دیدیم اسدی و واحد دارند دعوا می کنند ولی اقا بحث را تمام کرد در لیست از شماره1تا5 گفت به خوانید و زنگ خورد


پایان

پیمایش به بالا