دروس

کلاس حساب یکشنبه 14مهر

امروز معلم حساب که آمد چند دقیقه ای درباره ی امام حسن(ع) توضیح داد

سپس به بحث ادامه دادیم. و در ادامه سوالی که چرا فلش 20 گیگ نداریم مطرح شد و دو داوطلب که درباره آن جستجو کرده بودند جواب را ارائه کردند و هر دو گفتند

اولین کامپیوترها در قدیم دو کلید خاموش و روشن داشته است که چندین بار این کار تکرار می شده است و به همین صورت این الگو ضرب در دو شده است و بخاطر همین در فلش ها الگوی 1-2-4-8…. گیگ بکار رفته است .

بعد به سراغ کتاب رفتیم که درباره راهبردهای حل مساله و رسم شکل بود رفتیم و صفحه8  سوال 3 را بررسی کردیم

اگر ده نقطه را که هیچ سه تای آنها روی یک خط نیستند دو به دو به هم وصل کنیم، چند پاره خط بوجود می آید ؟

خلاصه معلم با مثال ها و توضیح های مختلف درباره این سوال به جواب رسید. نهایتا کلاس به پایان رسید .

درس هندسه دوشنبه۱۵مهر

به نام خدا

امروز آقای قزوینی پس از حضور و غیاب درابتدای درس از بچه ها پرسیدند که همه میدانند چگونه خط ها،پاره خط ها و خط ها را علامت گذاری کنند؟

جواب همه مثبت بود.سپس یک صفحه از کتاب را حل کردیم که موضوعش در مورد ملاک علامت گذاری بود.

که برای راس یک حرف انگلیسی بزرگ،و برای جهت آن حرف کوچک انگلیسی استفاده میشود‌

مثلا یک خط با دو حرف کوچک انگلیسی مشخص میشود چون راس ندارد وبرای گفتن طول پاره خط ABآن را نوشته سپس یک خط در بالای آن قرار میدهیم که به معنی طول است

بعد سوالات کتاب پای تابلو حل و مشکلات ما برطرف شد سپس آقای قزوینی تکلیفی برای حل کردن در خانه دادند

(لطفا نظرات خودتون رو درمورد متن بنویسید تا بتونم بهتر متن بنویسم باسپاس)

خدانگهدار?

زبان ۱۵ مهر

آقای سم بعد از ورود به کلاسمتن های انگیلیسی مربوط برخورد وگفتگو با کسی راروی تابلو نوشت وگفت بخوانید در دفتر بنویسید وجلسه ی بعدی می پرسد

گفت کتاب زبان را بگذارید واز روی متن کوچکی خواند که متن درس بود وآن را معنی کرد وچون بعضی معنی را درست بلد نبودند تاکید کرد که معنی متن را بنویسند و خواندن ومعنی کردن را چند بار تکرار کرد که بچه هااعتراز کردند

آقای سم از بچه ها خواست صفحه ۳درس اول رابخوانند  او به هنچنین در پی سوال بچه گفت کتاب مکالمه بعد از فصل ۴ داده میشود

 

زندگی ۱۵ مهر

امروز ما زنگ اول زندگی داشتیم ،اقای اخوان وارد کلاس شد و ما همه از جا برخاستیم بعد اقای اخوان مشق های جلسه ی پیش را دیدو بعد در مورد مشق هایی باید جلسه ی پیش در سایت مینوشتیم بحث کردیم.اقای اخوان برای مان انیمیشنی گذاشت واز ما خواست تا ان را با دقت نگاه کنیم و بعد باید چیزی که از ان فهمیده بودیم را می نوشتیم که ان زنگ به من و بچه ها خیلی خوش گذشت. دوباره ما زنگ یکی مانده به اخر زندگی داشتیم،در ان زنگ وقتی اقای اخوان وارد کلاس شد برگه هایی بر دست داشت که بعد برای ما توضیح داد که این برگه ها به ۳۰ قسمت دسته بندی شده است که ما باید مشکلات مدرسه را در ان بنویسیم و بعد باید مشکلاتی را که خودمان متوانیم حل کنیم را با مشکلاتی که با کمک بزرگتر ها میتوانیم حل کنیم و مشکلاتی که بزرگ تر ها باید حل کنند را دسته بندی کنیم وما این .کار را انجام دادیم

هندسه 15 مهر

اقا وارد کلاس شد وگفت صفه 42 را بازکنید وما سولات هندسه را ما حل کردیم  و اشکالت مارا درست میکرد وسولات در مورد خط و وپاره خط و نیم خط بود وگفت تا صفهات 42تا44بنویسیم.

زنگ ورزش ،شنبه 13مهر

دیروز زنگ آخر برای ورزش ما به حیاط مدرسه رفتیم. مربیهایمان هر دو کلاس را به صف کردند تا با نظم به سمت زمین ورزش حرکت کنیم.ما به همراه آقای تهرانی حرکات کششی راانجام دادیم. بعد از آن آقای همت گفتند بچه هایی که میخواهند فوتبال کنند نزد آقای تهرانی بروند وبازی را شروع کنند. سپس گفتند بچه هایی که میخواهند والیبال و پینگ پنگ بازی کنند همراه من بیابند.البته تعداد بچه های والیبال کم بودند وآن ها هم به تیم فوتبال پیوستند.بچه های پینگ پنگ هم تعداد زیادی نبودند اما به بازی خود ادامه دادند. ما بعد از نزدیک به دو ساعت ورزش دوباره به صف شدیم وبه مدرسه باز گشتیم.

فیزیک۱۴مهر

در اول کلاس به مسعولیت های یکدیگر در جلسه ی قبلی فکر کردیم و آقای صیاد زاده تکلیف های ما را دید. تکلیف ما این بود که زیرکمیت ها در کتاب درسی خط بکشید کمیت یعنی اندازه گیری، اندازه گیری هم قسمتی ازفیزیک است . آقای صیاد زاده گفتند برای اندازه گیری چیز اولی که باید آن را داشته باشید کمیت است مثلا طول،این کمیت به ما کمک میکند تا جایی که می خاهیم اندازه گیری کنیم را بدانیم دومین چیزی که ما برای اندازه گیری نیاز داریم واحد است بگذارید یک مثال بزنم مثلا طول حیاط با قدم رضا ۴۲ است ولی با قدم امین ۳۸ به دلیل واحد مشخص نداشتن یا به یک اندازه اندازه نبودن واحد این اندازه گیری اشتباه در آمد وسومین یا درواقع آخرین چیزی که برای یک اندازه گیری کامل نیاز است وسیله اندازه گیری مناسب است مثلا زمان را با ساعت های دیجیتالی و عقربه ای اندازه گیری میکنند . در نتیجه برای یک اندازه گیری خوب و دقیق به کمیت_واحد و ابزار اندازه گیری نیاز داریم

ورزش13مهرهدف

ما بچه هابعد از نماز به صف شدیم که به ورزشگاه برویم. اقای تهرانی چیزی نگفت ولیان یکی معلم که فامیلش را یادم نبود گفت که باید در صف بایستیم تا اتفاق خطرناکی نیفتد.تا به ورزشگاه رسیدیم والیبالی ها و فوتبالی ها جدا شدند تا هرکی کار خودش را انجام دهد.تا تیم ها تقسیم شدندوبازی شروع شدتیم ما خیلی ضعیف بود و همه کسایی که در تیم ما بودند اعتراض کردند وتیم ها دوباره تقسیم این دفعه برعکس شد وتیم ما خیلی قوی شد(منظورم تیم خودم بود.)در اخر که می خواستیم برویم به مدرسه مستخدم ورزشگاه بوفه ی انجا را باز کرد وهمه ی بچه ها به سوی انجا حمله ور شدند ولی وقتی در بوفه را نگاه کردیم چیزی نبود جز یک نیمچه یخچال فریزر بود که در ان فقت بستنی کیم بود وهیچ چیز دیگری نبود و برای همین بیشتر بچه ها چیزی نخرید.وبعد به مدرسه رفتیم وزنگ خانه خورد.

عربی١٣مهر

بچه ها وارد کلاس شدند وبعد معلم با یک کیسه وارد کلاس شد .ما از معلم پرسیدیم که این کتاب صدالحیات است معلم گفتند:که ما کتاب صدالحیات نگرفتیم ولى به جاى آن کتاب سندبادالعربیه گرفته ایم.

این کتاب CD داشت ومامى خواستیم آن راببینیم به همیند دلیل آقاى احسان پور پای تخته رفت تا دیتاشور را درست کنددر این زمان معلم از بعضی از دانش آموز ها عربی پرسید و بیشترین نمره که 5 بود خودم گرفتم .

بعد دیتاشور با سختی و مشقت زیاد اقای احسان پور و اقای پسران درست شد.بعد ماCDرا گذاشتیم .وبعد ما درس اول را توسط CD آموختیم.

کلاس فارسی شنبه سیزده هفت

به نام خدا شنبه در کلاس فارسی ما در کلاس هدف مدرسه همت اینطور گذشت معلم ما که جناب آقای مجیدی بودند وارد کلاس شدند و به بچه ها گفتند کسانی که جلسه قبلی از روی متن درس نخواندند آماده باشند که بخوانند و بچه ها به آنها نمره بدهند و سه نفر از بچه ها که فایل را از من گرفتند هر وقت که دلشان خواست میتوانند از روی متن درس بخوانند . متن درسی که ما خواندیم از این قرار بود که بچه های جنگل سبز منتظر معلمشان بودند و وقتی معلم آمد به آنها گفت : بچه ها امروز قرار است انشا بنویسید و موضوع انشا هم ارزوی شما در اینده است هر کدام چیزی نوشتند مثلا غنچه گفت می خواهم در آینده باغی بزرگ شوم و خلا صه هر کدام چیزی گفتند در پایان معلم گفت بچه ها آرزود من این است که همه ی شما به آرزوی خود برسید . و برگردیم به کلاس فارسی خودمان بعد از خواندن چند نفر از بچه ها زنگ خورد و بقیه ی بچه ها ماندند برای جلسه بعد این بود کلاس فارسی شنبه ی مدرسه ی همت

پیام ها 98/7/14

به نام خدا .معلم وارد کلاس شد اول معلم درباره ی شنبه هایی که پیام ها داریم گفتند سی دقیقه ی اول متعلق به شما است و می توانید در کلاس کلیپ مرتبط بادرس بگذارید و درباره ی ان حرف بزنید یا کتاب بخوانیم و… .معلم بر روی تخته معیت را نوشت و گفت ای به چه معنا است؟هیچ کس نمی دانست برای همین خود معلم معنی معیت را اینگونه گفت این کلمه یعنی خدا همراه ماست و همه ی کار های ما را می بیند بعد پرسیدند چه ایه ای به این کلمه ربط داشت یکی از بچه ها این ایه را بیان کرد (وهو معکم این ما کنتم)او با شما است.معلم گفت کتاب را باز کنید ودرس را یک نفر بخواند یکی شروع به خواندن کرد درس درباره ی وجود خدا بود و وقتی ان را تمام کرد زنگ به صدا درامد.

قرآن-13مهر

معلم قرآن وارد کلاس شد.حضور و غیاب کرد و اسم هر کس که تکالیفش را انجام نداده بود خواندوگفت:تشویق برای یک نفر و تنبیه برای همه است.به همین دلیل کتاب هارا باز کنید تا از روی کتاب کار کنیم.سپس همه کتاب ها را باز کردند.بعد معلم به همه پنج دقیقه فرست داد تا یک دور از روی کتاب بخوانیم.بعدکه پنج دقیقه تمام شد همه چند خط از روی ان خواند.  سپس صفحات بعدی که تمرین بود را حل کردیم و باصدای بلند از روی آن خواندیم.تکالیف جلسه ی بعد را گفتند. …

پیامها. ۱۴مهر

سلام دانیال هسنم ما امروز پیامها داشتیم آقای فهامی سر کلاس آمد ودر مورد معیت توضیح داد و کامل آن را توضیح دادحفاظت یکی از مهم هابود بعد گفت اتفاقی افتاده که خدا باشما باشد همه گفتند در بین صحبت هابچه ها در مورد مسابقه توضیح دادکه تج یدی و ربانی قبول شدند ودر بله باید پیام میدادند

فیزیک 98/7/14

به نام خدا . در درس فیزیک معلم اول تکالیف مان را دید که زیر کمیت ها خط بکشیم  و بعد درباره ی فیزیک و کمیت ها و واحد های ان و وسایل اندازه گیری ان ها برایمان تو ضیح داد و مطالبی بر رو یه تابلو نوشت و ماهم در دفتر نوشتیم      و به بچه ها گفت که کتاب را بخوا نند و زیر /// ابزار های اندازه گیری /// واحد /// کمیت ها نیز  خط بکشند تما می بچه ها درس را خواندند معلم این کار را کرد  تا به بهانه ی این کار  مطالب  علوم را خوانده با شیم وبرای درس اماده باشیم  وگفت معنی واقعیه فیزیک { اندازه گیری } است وبرای مثال گفت هوا چه چیزی دارد که ما اندازه گیری کنیم     بچه ها نظر های گوناگونی دادند مثال     دما    الودگی   رطوبت  در همین لحظه زنگ خورد وکلاس خالی شد.

پیام ها ‌‌.۱۳ مهر

سلام مادیروز پیام ها داشتیم آقای فهامی آمد وبرای ما یک فیلم گذاشت یک فیلم ۲ دقیقه ای همه ی بچه ها دیدند وگفت نظر بدین بچه ها نظر دادند وگفتندبعد دوباره فیلم راگذاشت وهمه گفتن بعد سر تخته رفت ودر مورد مسابقه توضیح دادوهرکی مشورت میکرد

مسیح یوسفی

سلام من مسیح یوسفی هستم قدی نسبتن بلند دارم و عینکی هستم من بچه ی اول خانواده هستم و یک برادر دارم.
من به رشته ی والیبال و شنا وتیراندازی علاقه دارم.
دوست دارم در اینده مهندس دستگاهای پزشکی بشوم.
حیوانات رادوست دارم.طبیعت راهم دوست دارم.من سگ دارم سه تا لاکپشت دارم مرغ میناو همستر دارم و….
تفریحات من دوچرخه سواری و دیدن فیلم هست. غذای مورد علاغه ی من شیشلک وقرمه سبزی و کله پاچه است.
هیجان را خیلی دوست دارم .دوست ندارم سرگروه یک گروه باشم و از کار های انفرادی خوشم می اید.
گل دوست ندارم ولی عاشق کاکتوس هستم.از فیلم های اکشن خوشم می اید کلیپ های خنده دارهم دوست دارم.
مسافرت به مناطق دور و سرد رادوست دارم.
از همه ی درسها خوشم می اید ولی علوم و کار وفناوری را بیشتر از همه دوست دارم.
از خانه های حیاط دار وبزرگ خوشم می اید.

عرفان اسماعیلی

من عرفان اسماعیلی هستم متولد سال ۱۳۸۶من در مدرسه  زکریا ۱ بوده ام.مدرسه مدرسه عالی  مدرسین  کار بلد وخوش اخلاقی دارد .من این  مدرسه را دوست دارم . و خیلی هم تیم بارسلونا را دوست دارم غذایی مورد علاقه  من استیک  مرغ است. 

سید یوسف سادات کازرونی

من سیدیوسف سادات کازرونی هستم ودر تاریخ 1386/5/30 به دنیا آمدم.
قدمن متوسط است.رنگ آبی رادوست دارم واستقلالی هستم موهای بوری دارم.
دست راستی و پا چپی هستم چشم های من قهوه ای است.
غذای موردعلاقه ی من قرمه سبزی است.
صورت من گرد است ومن به گل رزماری حساسیت دارم.
من پسری مستقل *مسئولیت پذیر هستم .

البته دست پخت من عاااااااالی است.

من به درس های ریاضی وعلوم علاقه مند هستم.

(خدا حافظ)

کلاس زندگی (9 مهر)

درس زندگی امروز درباره مسوولیتهای دانش آموزان درباره حفظ و بهبود قلمروهای خودشان بود. قبل از شروع درس دفترهای زندگی را نیم نگاهی انداختم که بعضی ها خوب نوشته بودند و بعضی ها هم بی دقت؛ برخی هم فراموش کرده بودند تکلیف را انجام دهند و بعضی هم فکر کرده بودند که باید برای پنجشنبه بگذارند…

بعد از دیدن دفتر کمی درباره اینکه مسوولیت داشتن و حس مسوولیت پذیری چه فوایدی در شکل دهی شخصیت فرد و نقش آن در بزرگ شدن دارد صحبت شد و در نهایت صحبتهایی پیرامون قلمروهای اختصاص داده شده به دانش آموزان صحبت کردیم.

بعد دانش آموزان دور هم نشستند و درباره اینکه هر کدام چه مسوولیتی در حفظ و بهبود قلمرو خودشان لازم است انجام دهند صحبت کردند.

 

دانش آموزان هفتم هدف در حال بررسی و صحبت درباره مسوولیتهای حیاط

 

 

دانش آموزان هفتم مسوولیت در حال بررسی و صحبت درباره مسوولیتهای کلاس های شماره 1 و 5

 

در نهایت بعد از ده پانزده دقیقه بحث و بررسی یک سخنگو برای هر گروه مشخص شد و سخنگو نتایج تقسیم کار و بحث و بررسی های صورت گرفته را به سایر اعضای کلاس اعلام کرد.

 

نتایج صحبتهای گروه ها در تصاویر زیر قابل مشاهده است…

 

ان شا الله که دانش آموزان هفتمی بتوانند در اولین مسوولیت خود در مدرسه زندگی موفق باشند.

سلام دانیال قندهاری هستم درسال۱۳۸۵ درشوشتر به دنیا آمدم ویک خواهر بزرگتر ازخودم دارم به رشته ی فوتبال علاقه دارم دو ست دارم در آینده داندان پزشک شوم چون سرمایه ی زیادی دارد فیلم خنده دار دوست دارم مادر وپدرم الگو ی من هستند من کتاب جوک دوست دارم دوست دارم گروهی کاری را انجام بدم نه تکی من طرفدار تیم سپاهان وتیم یونتوس هستم چون به این تیم ها علاقه زیاد دارم پدرم دیپلم بهیار ومادرم سیکل شغل پدرم پزشک یار ارتش ودرجه ی پدرم ستوانیکم است ومادرم خانه داراست وخواهرم دانشجو است من غذای مرغ وسوپر پیتزا وکوفته تبریزی را دوست دارم من به شیرینی جات علاقه دارم بخصوص رولت ونارنجک و… خانه ی ما در خیابان مولوی است پدرم ۴۳ سال ومادرم ۳۸ سال وخواهرم ۱۹ سال وخودم ۱۳ سال تفاوت سنی من باخواهرم ۶سال است وتفاوت سنی مادرم وپدرم ۵سال استمن کلاس اسکیت هم میروم????انشا الله سایه پدر ومادر همی بچه ها بالای سرشان باشد خداحافظ??

Matin mozafari

من متین مظفری فرزند حسینعلی مظفری متولد
سال۱۳۸۵/۹/۱۷ هستم. من یک برادر به نام جواد دارم که ۲۰ ساله است،من در رشته ی فوتبال و والیبال فعالیت میکنم.من به غذای قرمه سبزی علاقه دارم .من دوست دارم در اینده در رشته ی تربیت بدنی فعالیت کنم

سبحان فقهی

 

سلام من سیدسبحان فقهی هستم . سال 1385 اسفند به دنیا امده ام. تیم مورد علاقه ی من بارسلونا و پرسپلیس است.من بیشتر دوست دارم در همه ی کارها سر گروه یا درفوتبال کاپیتان؛من قدم کوتاه است و بیشتر دوست دارم موهایم بلند باشد.من به ورزش فوتبال علاقه ی بسیار دارم.من به نماز و قرآن اهمیت بسیاری می دهم.من دوست دارم که بیشتر با دیگران رفیق شوم.

آرمین نظری

به نام خدا

سلام من آرمین نظری هستم . من متولد سال ۱۳۸۵ هستم

علاقمندی ها

من به ورزش های شنا و فوتبال علاقمند هستم .

من به فیلم های اکشن و علمی تخیلی علاقه زیادی دارم

اخلاق

اخلاق من خوب است ولی وقتی از خواب بیدار می شوم کمی عصبانی هستم .من مواقعی که خسته هستم عجول هم هستم .

جزئیات ظاهری

قد من بین ۱۵۷ تا ۱۶۰ است . رنگ پوست من برنز است . رنگ چشم های من قهوه ای می باشد

فعالیت ها

من در مدرسه همت مشغول به تحصیل هستم . فعالیت های خارج از مدرسه ، تمرین کردن شنا و بازی فوتبال و والیبال است .

اعتقادات

من ب دین اسلام اعتقاد دارم و از دین اسلام پیروی می کنم .

علی حاجی زرگرباشی

سلام من علی هستم.

من۱۲سالمه.

من رنگی که دوست دارم آبی است.من تیمی که دوست دارم،استقلال است. و غذایی که دوست دارم،قیمه است. من دوستانی که دوست دارم دوستانی هستند که دوست خود را درک میکنند،و سر آدم کلاه نمیزارند.

من چند روزی است که مریض شدم من مو هایم کمی قهوای است. من انگشت هایم خیلی بلند است. من چند سال است که صورتم پر از جوش شده.

من در کلاس زبان فعالیت دارم و کلاس والی بال هم میرفتم.

من عصبانیت و مهربانی به اندازه است.

حسین

سلام این مدرسه مدرسه ی خوبی است چون بیشتر روش های عملی را به کار می گیرد ولی در کنار ان کار های دیگر را انجام میدهند دراین دمدرسه به جای این که در کلاس ها با کفش برویم باید کفش ها را دم در در بیاوریم وتوی قفسه بگذاریم وبرویم به داخل.من فکر نمیکردم که از درس عربی زیاد خوشم بیاید ولی معلمان این مدرسه به ما بچه ها ذوق و شوق زیادی به ما بچه ها دادند که ما علاقه ی زیادی به این نوع درس ها پیدا کنیم.کادر این مدرسه با بچه ها خیلی مهربان هستند و یا با معلمان در کلاس میتوان شوخی کرد و کلاس هایشان اصلا خشک نیست وحوصله ی ما بچه ها سر نمی رود.در حیاط این مدرسه انواع بازی ها مثل فوتبال دستی پینگ پنگ و دارت وفوتبال دارد که بچه ها در زنگ تفریح می توانند به نوبت بازی کنند.

سید علی تجویدی

به نام خدا من سید علی تجویدی هستم 13 ساله از شهر اصفهان مهد کودک خودم را در مهد کودک آل خجند گزراندم و بعد به شهر نطنز رفتم و تا کلاس چهارم دبستانم را در این شهر گزراندم برای کلاس پنجم به اصفهان آمدم و در دبستان فردوسی درس خواندم و برای سال ششم به مدرسه سادات رفتم و بعد از گزراندن دوران دبستان به دبیرستان همت واقع در مادی حاجی اصفهان رفتم. وحالا هم در این دبیرستان درس می خوانم واین بود دوران تحصیل من.و می خواهم درباره علایق خودم با شما حرف بزنم من طرفدار تیم های بارسلونا و سپاهان هستم و به ورزش فوتبال علاقه دارم غذای مورد علاقه من پیتزا است و عاشق مداحی کردن هستم و مداح مورد علاقه من هم محمود کریمی است .دوست دارم در آینده پاسدار باشم و در آینده می خواهم شهید شوم و کمی از غم مولای آدمیان ابا عبدالله حسین را بچشم و جانم را برای امام زمانم و نایب بر حق ایشان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای فدا کنم . پایان

علی اصغر اسدى

من على اصغر اسدى١٣ ساله هستم. در ١١ مرداد ١٣٨۶ در اصفهان به دنیا آمده ام. فرزند اول خانواده هستم و سه برادر و یک خواهر دارم.به درس علوم علاقه مند هستم. سه سال کلاس قرائت و صوت و لحن قرآن رفته ام.من بیشتر فیلم هاى جنگى واکشن مى بینم من مسلمان شیعه هستم من غذاى قرمه سبزى دوست دارم من کچل هستم و موهایى ارسیى زیر گلویم دارم من کمى عجول هستم

رضا احسان پور

به نام خدا

سلام من رضا احسان پور  ۱۳سال سن دارم وکلاس هفتم ومتولد آبان  ۱۳۸۶ هجری شمسی هستم من درخانواده مذهبی به دنیا آمدم یک خواهر کوچکتر از خود  دارم ما در اصفهان زندگی میکنم دین من اسلام و شیعه هستم و به امام رضا ارادت خاصی دارم به سفر مکه مشرف شده ام و توفیق زیارت امام حسین را هم داشته ام من رشته ی والیبال را دوست دارم عاشق سالاد ماکارونی هستم  کمی چاق هستم و دستان قویی دارم قدم نسبتا بلند است از اخلاقم نگویم که خیلی خوش خنده ام ولی از ناسزا خیلی بدم می آید ومرا عصبانی می کند  کلاس زبان هم میروم . دوست دارم در آینده جراح مغز واعصاب بشوم واز همان دوران کودکی برنامه و هدف اینده ام را مشخص کرده ام تا با یاری خدا بتوانم به موفقیت برسم کلاس سوم دبستان را در ۲۸ روز خواندم و در امتحانات جهشی با نمره بسیار خوب قبول شدم واین تجربه با اینکه خیلی سخت ودشوار بود ولی بسیار برایم دلنشین بود دوست داشتم کلاس پنجم را هم به صورت جهشی بخوانم  البته  معلمین دبستانم توانایی مرا برای اینکار تایید کردند ولی پدرو مادرم بااین کار مخالف بودند و اعتقاد داشتند که من باید دوران کودکی خود را با همسالان خودم سپری کنم  در جشنواره جابر ابن حیان شرکت کردم و اختراع من به مرحله استانی رسید یک شیشه پاک کن مخصوص شیشه های اپارتمان ها

پیمایش به بالا