به نام خدا
بیشتر بچه ها هنوز هم در فکر این بودند که چه کسی برای تایید مستند سازی های سایت انتخاب شده که آقای اخوان وارد کلاس شدند و چند نفر هم رفتند که لپ تاپ ها را بیاورند. پس از آوردن لپ تاپ ها به داخل کلاس هر گروه یکی از آنهارا برداشت و آقای اخوان هم فلششان را به نوبت به هرگروه می دادند تا فایل سوالات خودشان را روی لپ تاپ بریزد.
برای این جلسه می خواستیم سوالات بهتر را در گروه خودمان پیدا کنیم و آنهارا گلچین کرده و به یک فایل جدا انتقال دهیم که برای امتحان والدین آماده بشود.
باید ۵ سوال از مقدمه کتاب، ۵سوال از فصل اول، ۵سوال از فصل دوم و ۵ سوال هم از فصل سوم انتخاب می کردیم، که در مجموع ۲۰ سوال می شود.
همه گروه ها سخت مشغول کار و تلاش بودند. گروه ما هم مثل گروه های دیگر بود.
پس از سپری شدن دقایقی اگر کارمان آماده بود آنرا به فلش آقای اخوان منتقل می کردیم. بعضی از گروه ها کارشان تمام شده بود. فلش را گرفته و سوالاتشان را منتقل می کردند. سوالات گروه ما کامل نشده بود ولی تصمیم گرفتیم که آنرا روی فلش بریزیم تا بعدا از آقای اخوان گرفته و کاملش کنیم.
سرگروهمان آقای یوسفی فلش را از گروه بقلی گرفت و به لپ تاپ وصل کرد. ولی لپ تاپ آنرا نخواند! پس از چند بار سعی کردن آقای اخوان را صدا کردیم تا ایشان ببینند مشکل از کجاست. ایشان هم چند بار با لپ تاپ گروه ما سعی کردند و نشد سپس گفتند شاید مشکل از لپ تاپ باشد و با لپ تاپ گروه دیگری امتحان کردند که آن هم نخواند.
سپس آقای اخوان با اندوه (?)گفتند:فک کنم سوخت!?
و ما و گروه های باقی مانده باید فکر دیگری می کردیم که در ادامه مینویسم.
اگر مثل گروه ما نرسیدید که سوالاتتان را آماده کنید باید در خانه آماده کرده و تا فردا ۱۷ بهمن ۳ نسخه چاپ شده از آنرا بیاورید.